موسیقی فارس-غزل خواجوی: انتشار قطعه دیگر توسط خواننده لس آنجلسی و مفاهیم مبتذل آن باعث انتقادهای زیادی شده است؛ متاسفانه ابتذال مسئلهای است که این روزها در بازار موسیقی جولان میدهد و گوش مخاطب به آن دامن میزند!
شکی نیست که در مارکت موسیقی یک جامعه، باید همه سبک موسیقی برای سلیقههای مختلف وجود داشته باشد؛ از موسیقی پاپ که سلیقه عموم مردم است گرفته تا موسیقی رپ، راک، سنتی و… ولی نکته حائز اهمیت آن است که گاهی سطح سلیقه عموم جامعه به ورطه ابتذال کشیده میشود؛ یعنی تمایل به ابتذال بیش از آن که در تولید موسیقی باشد، در مصرف آن است.
قطعهای فقط به خاطر ریتمیک بودن همه گیر و از پیر و جوان و خردسال مخاطب آن میشوند اما در پس دیوار پر زرق و برق آن مفاهیمی بیان میشود که خواه یا ناخواه بر روی افکار جامعه تاثیر میگذارد. این مفاهیم افکار کودکان و نوجوانان را درگیر و آنها را دچار دوگانگی فرهنگی میکند؛ حال فرد نمیداند که کدام یک از مفاهیم درست و کدام یک غلط است.
دلایل متعدی برای این موضوع بیان شده است اما یکی از مهم ترین دلایلی که باعث میشود عموم جامعه به این نوع موسیقی تمایل داشته باشند و به جای محتوی ترانه، فقط ریتم را در الویت قرار دهند، نبود آموزشهای صحیح موسیقیایی در جامعه و بیگانگی مدارس و رسانهها با موسیقی است. دلیل دیگری که متاسفانه شاهد آن هستیم درک نادرست خانوادها از تاثیر این آهنگهاست. مثلث خانواده، مدرسه و رسانه سه امر تاثیر گذار در افزایش آگاهی در زمینه موسیقی هستند که در جامعه نادیده گرفته میشوند.
مزر باریکی بین سلیقه و به ورطه ابتذال پا گذاشتن وجود دارد؛ این روزها این جمله را بسیار میشنویم که:«خوب سلیقمه، دوست دارم این موزیک رو گوش بدم به سلیقه من احترام بذار!» اما آیا از خود این سوال را میپرسید که من وقت، احساس و گوشم را پای چه چیزی میگذارم؟
به راستی چه میشود که ترانههای عجیب و غریب در ورای ریتمهای پر زرق و برق پنهان میشنود و نادیده گرفته میشوند؟!