موسیقی فارس-فرهاد هراتی موسیقیدان کشورمان گفت: کسانی که نگاه ارزشی به کارشان دارند دوست دارند اثرشان مورد حمایت قرار گیرد. منظور از حمایت، دیده شدن و به سرانجام رسیدن کار است. من هرگز به آقای مرادخانی نمی گویم ۵۰ میلیون تومان به من بدهـد تا کنسرتی اجرا کنم، ولی می توانم از آقای مرادخانی و یا همکاران وی این توقع را داشته باشم که برای حمایت پروژه، ما را به ارگان و یا هر نهادی که صلاح می دانند معرفی کنند تا خودمان با گفتمان، کار را به سرانجام برسانیم.
موسیقی فارس – سارا صادقی: فرهاد هراتی نوازندۀ پیانو، سولیست تنور، آهنگساز، مدیرمسئول آکادمی موسیقی نامیرا، مؤسس و رهبرگروه کُر نامیرا، حدود بیست سال است که به طور رسمی، گروه کُر نامیرا را رهبری می کندو تا کنون کنسرت های بسیاری را به روی صحنه برده است. از تأثیرگذارترین اجر اهای او ، می توان به کنسرت زمین مقدّس اشاره کرد که سال گذشته با استقبال بی نظیری رو به رو شد. امسال در خبرها آمده است که جشنواره ای به نام «موسیقی سبز» قرار است به دبیری وی برای نخستین بار در کشـور برگزار شود. به بهانۀ حضـورش در این جشـنواره، انتشـار آلبوم تازه اش و همچنین فعالیت های گروه کُر نامیرا با او گفتگویی داشتیم که در ادامه می خوانید:
در خبرها اعلام شده که قرار است جشنواره ای به دبیری شما به زودی برگزار شود، ایدۀ برگزاری این جشنواره چگونه شکل گرفت؟
سال گذشته کنسرت زمین مقدّس را که یک کار بین المللی در رابطه با موضوع محیط زیست بود اجرا کردم. قبل از اجرا، طی اولین جلسه ای که با مسئولین سازمان حفاظت از محیط زیست داشتم به آن ها پیشنهاد دادم که چرا جشنواره ای با عنوان «موسیقی سبز» برگزار نمی کنید؟ بعد از اجرای کنسرت زمین مقدّس، جلسه ای جهت پیگیری این پیشنهاد برگزار شـد. من و آقای محسن روحانی از این طرح دفاع کردیم و بالاخره مسئولین حفاظت از محیط زیست قبول کردند که این کار را انجام دهند. البته پس از مدت کوتاهی و به دلایلی از ادامۀ همکاری انصراف دادم.
حدود دو هفتۀ پیش با من تمـاس گرفتند و بیان کردند کسی که قبلاً به عنوان دبیر جشنواره انتخاب شده بود به دلایلی دیگر با ما همکاری نمی کند و از من خواستند دبیر جشنواره شوم تا آن که موافقت کردم و سه شنبه مورخ 95/8/11 از سرکار خانم معصومه ابتکار، حکم دبیری جشنواره را دریافت کردم.
لطفاً کمی در خصوص روند برگزاری و جزئیات این جشنواره توضیح دهید؟
درجشنوارۀ موسیقی سبز طی فراخوانی از هنرمندان ژانرهای مختلف موسیقی کلاسیک و سنتی ایرانی، موسیقی تلفیقی (پاپ، الکترونیک، مدرن، راک، جَز و بلوز و…)، موسیقی نواهای طبیعت، ترانه ها و موسیقی کودکانه، نواها و آواهای بومی و محلی (فولکوریک)، موسیقی ارکسترال و کُرال، دعوت شده است که در زمینۀ مسائل مربوط به محیط زیست تا پایان دی ماه سال جاری، آثار خود را ارسال کنند.
طبق نظر شورای سیاست گذاری، قرار بر این شده است تا آثار برگزیده شده به مدت پنج الی هفت روز در قالب جشنوارۀ «موسیقی سبز» به رقابت بپردازند و به احتمال زیاد، مراسم افتتاحیه و اجرای جشنواره در هفته آخر فروردین سال ۱۳۹۶، در تهران و در تالار وحدت برگزار خواهد شد. در نهایت در تاریخ یکم اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۶ در شهر زیبای اصفهان، مراسم اختتامیه برگزار و برندگان نهایی معرفی خواهند شد.
بزرگترین دستاورد این جشنواره صرفاً اجرا در سالن و برپایی جشنواره نیست. قرار است آثار برگزیده در حوزه، تولید و به صورت سی دی روانه بازار شوند .
در قدم اول و در اولین دورۀ جشنواره، دریافت آثار موسیقایی تنها از هنرمندان کشورمان انجام می پذیرد ولی از سال های بعد قصد داریم این جشنواره را در سطح بین المللی برگزار کنیم. مانند جشنواره فیلم سبز که بسیار هم موفق عمل کرده است.
منابع اولیۀ مالی برای شروع کار، تأمین شده است ولی در ادامه، ما نیازمند حمایت حامیان مالی و اسپانسرها هستیم.
جلسه معارفۀ من روز سه شنبه ۱۸/۸/۹۵ با حضور اعضای محترم شورای سیاست گذاری انجام شد و من رسماً کار خودم را شروع کردم. امیدوارم بتوانم گروه اجرایی خوبی را با خودم همراه کنم تا جشنواره به سلامت به مقصد برسد.
با توجه به اینکه کنسرت «زمین مقدّس» را اجرا کردید آیا قصد ندارید آلبوم این کار را هم منتشر کنید؟
انتهای سال ۹۳ طرح زمین مقدّس به ذهنم رسید و از ابتدای تیر ۹۴ کار را شروع کردم، مرداد همان سال خبردار شدم در شهریور ماه در مارسی فرانسه دانشمندان دور هم جمع می شوند و دربارۀ آخرین تحولات گرمای زمین هشدار جدی می دهند و قرار است آذرماه رؤسای کشورهای جهان مجدداً دور هم جمع شوند و نتیجه و دستاورد کارهای دانشمندان را مشاهده کنند. این اتفاق، همزمـانی خوبی بود تا کنسرت زمین مقدّس را اجرا کنم. در تاریخ های ۵ و ۶ دی ماه کنسرت را برگزار کردم. هدفم این بود که آلبوم این کنسرت را هم زودتر تولید کنم اما متأسفانه نشد و گرنه رئیس جمهور کشورمان جناب آقای دکتر روحانی می توانستند.
امسال این اثر را به سازمان ملل ببرند و با افتخـار اعلام کنند که ما هم برای کمک به چنین جریـانی یک اثر موسیقیایی قابل ارائه داریم ولی متأسفانه اکنون تنها می توانم بگویم تولید این آلبوم تا کنون با هزینه های شخصی خودم انجام شده و در حال حاضر این آلبوم در مرحله مسترینگ نهایی قرار دارد، تا دو هفتۀ دیگر هم تمام می شود.
چرا برای تولید آلبوم از اسپانسری کمک نگرفتید؟
اسپانسرها بر روی موسیقی پاپ تمرکز کرده اند، هزینۀ اسپانسرینگ این آلبوم حدود چهل میلیون است. آیا چنین مبلغی برای آلبومی که جنبه بین المللی دارد زیاد است؟!
برای هر هنرمندی هیچ چیز مهم تر از این نیست که کار منتشر شده اش در کتابخانۀ ملی کشور ثبت شود.
طی صحبتی که با جناب آقای مرادخانی داشتم، ایشان به من پیشنهاد دادند تا برای ارائۀ راهکارهای کاربردی با انجمن موسیقی وارد گفتگو شوم و الحق که جنای آقای دکتر جمالی رئیس محترم انجمن موسیقی نیز همراهی خوبی انجام دادند و امیدوارم در ادامه هزینه های تولید آلبوم را به عهده بگیرند تا کار به طور مشترک منتشر شود.
شما بیست سال است که «گروه کُر نامیرا» را راه اندازی کرده اید. این گروه چگونه توانسته در این مدت دوام بیاورد وبه فعالیت های خود ادامه دهد؟
گروه کُر نامیرا در ۲۵ مرداد بیست ساله شد. تصمیم نداشتم دوباره فعالیت های این گروه را از نو شروع کنم چون خسته شده بودم. وقتی بیست سال یک گروه را حفظ می کنیم حداقل توقع دارم که مسئولان کشوری فعالیت های گروه را مشاهده کنند. در طی این سال ها همیشه مبارزه کرده ام تا سهمی در چرخاندن چرخۀ موسیقی داشته باشم. اگر می گویم طلب حمایت ازمسئولین دارم، خواستار حمایت مالی نیستم چون به اندازه کافی می دانم که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چه درگیری هایی دارد .
اگر قرار باشد که همراه وزارت ارشاد یا معاون امور هنری باشم دراین راه نباید مانعی برای همکارانم ایجاد کنم؛ مسئولینی چون علی مرادخانی، بزرگ من هستند و ارادت خاصی به ایشان دارم.
اگر فکری وجود دارد که باعث چرخیدن چرخۀ موسیقی می شود باید مسئولین از آن حمایت کنند. من همین حمـایت را می خواهم چون در این سال ها یاد گرفته ام که گروه کُر نامیرا به طور مستقل روی پاهای خودش بایستد. هزینه های فعالیت گروه را بدون کمک از کسی متقبل شده ام . حیف که اسپانسرها روی موسیقی پاپ تمرکز کرده اند، متأسفانه فقط به فکر بازگشت منابع مالی خود هستند.
اگر کارهای من را مرور کنید می بینید که آثارم دربارۀ موضوعات اجتماعی هستند. سال گذشته برای همین کنسرت زمین مقـدّس، علی جنتی وزیر ارشادسابق، مهندس واعظی وزیر ارتباطات و فناوری، خانم معصومه ابتکار رئیس سازمان محیط زیست، علی مرادخانی معاونت امور هنری وزارت ارشاد و هیأت همراهشان از کنسرت من دیدن کردند و بدین شکل از این پروژۀ بین المللی حمایت کردند. ولی در ادامه دستمان خالی شد. امان از آن وقتی که کسی بخواهد از یک اثر هنری حمایت کند و دیگر خوش به حال آن هنرمند. تا ببینیم چه می شود.
همچنین کارهـای قیامت عشـق را برای عاشـورا، زمانـی برای زنـدگی را برای بیمـاران مبتلا به اچ آی وی که با سازمان ملل همکاری داشتم، خورشید اقیانوس آرام، چه دنیای قشنگی را برای روز جهانی کودک و آوای زندگی را به روی صحنه بردم .
در برهه ای از زمان گروه کُر نامیرا با تحولی روبه رو شد از جمله نام آن از شایگان به نامیرا تغییر یافت دلیل آن چه بود؟
در یک بازه زمانی بعد از آنکه در جشنواره هجدهم موسیقی فجر شرکت کردم و رتبه برتر جشنواره را کسب کردم و جایزه ام را از دستان احمد مسجد جامعی و علی مراد خانی گرفتم، مشکلاتی برایم پیش آمد که یک سال و اندی فعالیت نکردم و خیلی ها از این موضوع خوشحال بودند، چون در مملکت ما رقابت کردن یعنی حذف حریفان، اگر بخواهی رتبه ای داشته باشی به جای اینکه پیشرفت کنی باید زیر پای طرف مقابلت را خالی کنی.
زمانی که دوباره فعالیت های گروه را شروع کردم احساس کردم به دنبال اسمی می گردم که به اندازه کافی با انسان ها حرف بزند و نیازی به توضیح نداشته باشد و هربار شخصی این کلمه را بیان می کند برای این که با من بجنگد باید خود را بیشتر قوی کند، نامیرا کلمه ای بود که خیلی روی آن فکر کردم و وقتی به آن رسیدم بسیار راضی بودم و با قطعیت این نام را عوض کردم، زنده نگه داشتن نامیرا کار بسیار سختی است و تعهد من را سنگین تر می کند.
این گروه با وجود آنکه بیست سال است که فعالیت می کند چرا تاکنون تنها یک آلبوم منتشر کرده است؟
با وجود آن که این گروه اجراهای بسیاری را پشت سر گذاشت تنها درسال ۸۷ یک آلبوم به نام خورشید اقیانوس آرام را منتشر کرد.
همان سال در تالار وحدت و یکی دو سال بعد در سالن همایش های برج میلاد تهران کنسرت قیامت عشق را اجرا کردیم.کاری به مناسبت واقعۀ عاشورا، در برج میلاد قرار بود سه شب کنسرت داشته باشیم که به هشت شب تغییر یافت. ۱۲۰۰۰ نفر در ایام محرم از این کنسرت دیدن کردند. آدم هایی که هرگز حاضر نبودند درکنـار هم قرار بگیرند و از نظر فرهنگی متفاوت بودند در این سالن نشستند و همگی با هم این اجرا را دیدند.
کارهای دیگری هم انجام دادم از جمله می توانم به کاری که برای بیماران اچ آی وی ساخته ام اشاره کنم که با دکتر درودی رئیس سازمان UNAIDS دربارۀ آن صحبت کردم و قصه ای نوشتم که در آن حرکات پرفورمنس وجود داشت. این کار در همایشی که بزرگترین کنفرانس در خاورمیانه بود و از دانشگاه های سراسر دنیا از جمله هاروارد آمده بودند اجرا شد. همچنین اُتوپیا را کار کردم که قصۀ آن ضد جنگ بود. قصۀ این کار را همسرم نوشت و آن را درسال ۸۶ اجـرا کردیم، سپس سال۹۲ برای اولین بار در دنیا گروهی آمدند و بر روی این اثر کُرال، انیمیشن ساختند و این کار در سالن برج میلاد به روی صحنه رفت.
در سال هایی که همه تلاش می کردند از ایران چهره ای جنگ طلب بسازند، اُتوپیا که کاملاً اثری ضد جنگ بود می توانست تو دهنی محکمی به این همه تبلیغات ضد ایرانی باشد. که اگر سیاست درستی در زمینۀ موسیقی وجود داشت… بگذریم. من همیشه دربارۀ اُتوپیا، خودم را شرمندۀ همسرم و تمامی اعضای گروهم میدانم، حیف شد.
گروه هایی مثل پالت طی دو سال توانستند به شهرت بی نظیری دست پیدا کنند. گروه «کُر نامیرا» در این بیست سال چقدر توانسته در بین مردم مطرح شود؟
ژانرهای موسیقی متفاوت هستند. موسیقی که پالت ارائه می دهد در سبد خانواده ها است زیرا این ژانر معرفی شده است ولی ما هیچ خوراکی به خانواده های ایرانی در زمینه موسیقی کُرال نداده ایم. موسیقی کُرال از نظر مردم ایران، موسیقی بتهوون و موتزارت و کارهای محلی ایرانی است که مدتهاست که تمام شده است.
تفاوت بزرگ ما با گروه هایی همچون پالت این است که آن ها با ۵ الی ۶ نفر به روی صحنه می آیند اما گروه ما با ۵۰ نفر. مشکل من این است که این همه اثر دارم و می توانم آن ها را تولید کنم و در سبد کالای خانواده قرار دهم تا آن ها آگاه شوند که چنین موسیقی ای وجود دارد و با آن آشنا شوند ولی متأسفانه از امکانات مالی برای این کار برخوردار نیستم.
موسیقی ما ترکیبی از مدرن و کلاسیک است که عموم مردم می توانند راحت تر با آن ارتباط برقرار کنند، مخصوصاً زمانی که دارای موضوع باشد. در حال حاضر بزرگترین اتفاقی که در کشورها افتاده است تلفـیق شدن هنرها با هم است، زمـانی می توان گفت کنسـرت خوبی برگـزار می شـود که نور پردازی، پرفورمنس و… در هم ادغام شوند و موجب شوند کیفیت اثر موسیقیایی آن بالا برود، ولی ما از این امکان برخوردار نیستیم.
تولید آلبوم کُر نسبت به پاپ به تعداد انگشتان دست هم نمی رسد، در این چند سال اخیر شاید اولین آلبوم کُری که منتشر شد آلبوم خورشید اقیانوس آرام کار من بود و بعد از ایـن آلبوم، همکار عزیزم میلاد عمران لو و سایر دوستان آثاری را منتشر کردند.
من به انـدازۀ توانایی خودم بودجه برای تولید کار دارم، نمی توانم به تنهایی قـدم بردارم. تقریباً نزدیک به هزار قطعه برای گروه کُر نوشته ام ولی امکان انتشار آن را ندارم. پالت ویژگی های مخصوص به خودش را دارد، شما اصلاً یک اثر کُرال در تلویزیون می شنوید؟! ولی نمونه کارهایی مشابه گروه پالت زیاد شنیده می شود. مردم هم راحت تر با آن ارتباط برقرار می کنند وبه سمت آن می روند.
پس شنیده شـدن در رسـانه، بسیار مهم است. ما باید مخاطب سازی کنیم. مـدام می شنویم که می گویند فلان موسـیقی با اقبـال عمومی مواجـه نشده. خوب چرا؟
معـلوم است که چـرا! چون جا افتادن هر سبک و یا ژانری در موسیقی نیازمند استمرار در عرضۀ آن سبک و شنیده شدن آن می باشد. ولی کو حوصله؟ از آب گل آلود ماهی گرفتن می شود همینی که هست.
در کنسرت زمین مقدّس رسانه ها واقعاً کم نگذاشتند و تصور کنید که اگر آلبوم زمین مقدّس در زمان خودش تولید می شد و به خوبی معرفی می شد و دچار فراموشی نمی شد. الآن اجراهای متعددی داشت و قطعاً با توجه به نگاه بین المللی اثر، جایگاه ویژه ای در عرصه های جهانی داشت. با وجود همۀ این مشکلات دلیلی نمی بینم که کار نکنم. درست است که خسته می شوم اما باز هم با نگاه کردن به گروهی که به آن تعلق خاطر دارم جان دوباره می گیرم وبه مسیرم ادامه می دهم.
چرا دراین بیست سال تلاش نکردید که گروه را وارد فضای بین المللی کنید؟
انتقال ۵۰ نفر کار بسیار سختی است، چند سال پیش آثارمان را برای جشنوارۀ چین فرستادیم. از طریق ایمیلی به ما اطلاع دادند که آثارمان پذیرفته شده است و می توانیم در بخش دوم جشنواره به طور مستقیم حضور داشته باشیم، ولی چون باید هزینه ها را شخصاً پرداخت می کردیم نتوانستیم به این سفر برویم .
حتی تلاش کردیم برای کاهش هزینه ها با ۲۰ الی ۳۰ نفر برویم ولی چون بچه های گروه نمی توانستند هزینه ها را پرداخت کنند نتوانستیم در این جشنواره حضور داشته باشیم. البته این را هم بگویم که من خیلی اهل رقابت کردن نیستم. تفکر من از ابتدا این گونه نبوده است. در حال حاضر فقط می خواهـم اثر خود را ارائه دهم و تأثیر آن را ببینم نه آن که بخواهم در بخش رقابتی شرکت کنم.
با توجه به مشکلاتی که در عرصۀ موسیقی وجود دارد فکر می کنید «موسیقی کُرال» در ایران از چه جایگاهی برخوردار است؟
اگر من مسئولیتی داشتم هر سال در شهرهای مختلف ایران یک جشنواره کُر برگزار می کردم تا به این وسیله مردم بیشتر با گروه های کُر آشنا شوند. با وجود این مشکل، وضعیت کُر در ایران خیلی خوب است؛ در مقایسه با تهران، جوانان شهرستانی جدی تر کار می کنند و بیشتر از ما به سفرهای خارجی می روند. محرومیت ها آنها را خلاق کرده است. در جشنواره های موسیقی هم همیشه رتبه کسب کرده اند.
رابطۀ شما با صدا وسیما چگونه است؟
مدت ها بود که با تلویزیون قهر کرده بودم. از بهار امسال چند کار در سایت ها منتشر کردم. ماه رمضان کار مشترکی را با دوست عزیزم امیر حسین مدرس خواندم و بعد از آن کاری برای حضرت علی(ع) خواندم. همچنین برای هفتۀ دفاع مقدّس هم آهنگی داشتم که از تلویزیون پخش شد.
متأسفانه خیلی از کارها که برای پخش تحویل صدا و سیما داده می شوند در آرشیو باقی می مانند و تنها صدای عده ای خاص پخش می شود یا از کاری که ۶ دقیقه است می خواهند یک کار ۳ الی ۴ دقیقه ای پخش کنند در صورتی که صاحب اثر زحمت زیادی را برای کار متحمل شده است و وقت خود را صرف آن کرده است. مثلاً من کاری را که برای ماه رمضان ساختم ۶ دقیقه بود. به من گفتند برای آن که تهیه کنندۀ فلان شبکه از کارخوشش بیاید و در کُنداکتور برنامه از آن استفاده کند باید چند دقـیقه از کار را حذف کرد، من هم گفتم وظیفۀ من پُر کردنِ کُنداکتور یک تهیه کننده نیست. متأسفانه خودمان باعث شدیم که با ما این طور برخورد کنند و جالب اینجاست که کار کامل پخش شد. وقتی کاری ۶ دقیقه است حتماً قصه ای دارد و تفکری در آن هست. اصولاً اُوِرتورِ موسیقی در صدا و سیما، گویا معنی ندارد. اورتور در موسیقی با کلام یعنی ترجمۀ خالص ذهن آهنگساز و برداشت خالص آهنگساز از آن شعر یا ترانه، باقی اش که دیگر تلفیق شعر و موسیقی است. از دستمزدها هم که چیزی نگویم بهتر است، هر چند که مربوط به کمبود بودجه است.
لطفاً کمی هم درباره برنامه های آینده نامیرا بفرمایید؟
گروه کُر نامیرا درآینده ای بسیار نزدیک اتفاقات مهمی را رقم خواهد زد که فعلاً نمی توانم اطلاعاتی راجع به آن بدهم . ولی مشتاقان و مخاطبین نامیرا چشم به راه اتفاق های خوبی باشند.
سخن پایانی؟
همیشه با ۳۰ درصد انرژی روی صحنه می روم چون ۷۰ درصد آن را صرف انجام دادن کارهای حاشیه ای می کنم. همیشه آرزو داشتم فقط دغدغۀ هنری داشته باشم نه آن که به دنبال حل مشکلات برای اجرا در فلان سالن باشم.
از هرکسی که دلش برای گروه کُر نامیرا می تپد دعوت می کنم اگر دوست دارند بیایند و مسئولیت مدیر برنامۀ این گروه را به دوش بکشند، گروهی که ۲۰ سال کار کرده است و الان محکم شده است و دیگر نیازی به معرفی ندارد. پس کار مدیر برنامه هم راحت تر است.