موسیقی فارس- من قتلی مرتکب نشدم! این را نمیدانم. اما درگیری من با هوشنگ در حدی نبود که بخواهد به او چنین آسیبی برسد. من فقط با دست یک ضربه به صورت او زدم. آن هم نه با همه توانم؛ واقعا نمیدانم چرا جمجمهاش خونریزی کرده است.
خودش مقصر بود. من حتی برای درگیری هم به خانه نرفتم، فقط میخواستم مادرم آسیب بیشتری نبیند، اما رفتار او باعث شد تا من هم عصبی شوم؛
از او سوال کردم که چرا مادرم را کتک زدی؟ اما او در جواب به من گفت: «زدم که زدم، خوب کردم او را کتک زدم.»
خواهر هم از دست او عذاب میکشید، حتی یکبار با چاقو به سمت آنها حمله کرده بود.
من هم مادرم را با خودم بردم. تا اینکه خبر بستری شدن هوشنگ را شنیدم و پس از سه روز هم از مرگ او مطلع شدم.
من او را با همه این بدخلقیها و پرخاشگریهایش دوست داشتم. 11سال است که با مادرم ازدواج کرده، از همان ابتدا هم عصبی و تندخو بود
با خودم او را به باشگاه میبردم، هر هفته با هم شام بیرون میرفتیم.
چند روزی است که 24سالم تمام شده است. من متولد 18مرداد 1372 هستم.
حرف آخر اینکه از این اتفاق خیلی ناراحتم. با همه اذیتهای هوشنگ، مرگش برای من خیلی سخت است.