موسیقی فارس – سارا صادقی : شهره سلطانی از آن دست هنرمندانی است که علاوه بر حضور در سینما ، در حوزه موسیقی هم فعال است او سال گذشته با گروه خود «دات» در تالار وحدت به روی صحنه رفت وبا واکنش وانتقادات بسیاری روبه رو شد اما این انتقادات نتوانست او را از پای در بیاورد او با قاطعیت در مصاحبه های خود اعلام کرد که دانش آموخته موسیقی است و یک شبه تصمیم نگرفته که به این حوزه ورود پیدا کند بعد از این اتفاقات که در سال 95 رخ داد دوباره این هنرمند تصمیم گرفته است که 22 و23 مرداد ماه با همراهی شهره لرستانی وشبنم قلی خانی به روی صحنه برود به همین منظور با او گفت وگویی داشتیم که در ادامه می خوانید:
خانم سلطانی به نظر می رسد که قرار است متفاوت ترین کنسرتتان را با همراهی دو بانوی هنرمند «شهره لرستانی» و«شبنم قلی خانی» به روی صحنه ببرید ،از چگونگی پیوستن این دو بانوی هنرمند به گروه «دات» بگویید ؟
سال گذشته کنسرتی را در تالار وحدت برگزار کردم در این اجرا به تجربیاتی رسیدم که خیلی به کمک من آمد و دوست داشتم از این تجربیات استفاده کنم، می خواستم کنسرتی که در پیش رو دارم متفاوت باشد خیلی فکر کردم که چه بکنم که بتوانم با توجه به قوانین ، چارچوب ها وشرایطی که داریم به ایده ای ناب برسم که این کنسرت را جذاب تر از دفعه قبل کند تا آنکه به آن ایده رسیدم اگرچه مطمئن بودم که با انتقادات شدیدی مواجه می شوم چون در کنسرت قبلی حضور من بر روی صحنه نقد شد در واقع موجی به سمت من راه افتاد که چرا یک بازیگر باید روی صحنه بیاید و بخواند البته بعدا کسانیکه که منتقد بودند متوجه شدند که من تحصیلاتم موسیقی بوده ودر این مقطع پیشینه ای دارم .
این منتقدان با این آگاهی به کنسرت من آمدند این اتفاق باعث شد که احساس کنم آنها یک مقدار منعطف تر شده اند .مطمئن بودم که حضور دو بازیگر دیگر هم در کنسرتم با انعکاس هایی مواجه خواهد شد ولی من به خاطر اینکه همیشه به کاری که می خواهم انجام دهم خیلی فکر می کنم تصمیم گرفتم این کار را انجام دهم در ابتدا از شهره لرستانی دعوت کردم .
این دعوت چگونه صورت گرفت ؟
بعد از کنسرت اولم تعداد کمی از دوستان بودند که به من زنگ زدند وابراز رضایت کردند ، یکی از آنها شهره سلطانی بود که بیشتر از بقیه از او انرژی مثبت و شگفت انگیز گرفتم ، نمی توان گفت که فقط در آن لحظه بود بعد از آن هم ادامه داشت .این به خاطر این نبود که من و شهره دوستی دیرینه ای داریم و همچنان هم پا برجا است در واقع ما حرف مشترکی با هم داشتیم که در این بین احساسمان یکی شده بود برای همین وقتی فکر کردم که کسی را به گروه اضافه کنم گفتم که چه کسی بهتر از شهره لرستانی که من و موسیقی ام را درک می کند وهمدلی دارد .
شهره لرستانی چند تا دکلمه ها یش را با ویس برای من فرستاد وشنیدم وخیلی استقبال کردم البته قبل از آن می دانستم که شهره بیان خوبی دارد وکلامش را با فکر می گوید برای همین از او خواهش کردم که ما را در این کنسرت همراهی کند و مثل خیلی ها ادا در نیاورد و با روی خوش پذیرفت و با گروه «دات» همراه شد.
شبنم قلی خانی چگونه به گروه اضافه شد؟
دوست داشتم برای برخی از قطعات یک نفر دیگر را که نرم تر از من وشهره باشد ، به گروه اضافه کنم از لحاظ فرم بدنی وصوتی نیاز به چنین کسی داشتم برای همین به خیلی ها فکر کردم به یک نفر از دوستان هنرمند پیشنهاد دادم او ابتدا پذیرفت اما بعد برخورد جالبی نداشت برای همین دیگر به کسی فکر نکردم اما یکدفعه احساس کردم شبنم قلی خانی برای کارمن مناسب است تا آنکه به او زنگ زدم و ایده خود را گفتم و او هم استقبال کرد به این صورت گروه ما تشکیل شد.
در اعضای گروه هم تغییراتی به وجود آمده است لطفا در خصوص این تغییرات هم بفرمایید؟
تنظیم کننده را عوض کردم به این ترتیب عباس لطیفی به تیم ما اضافه شد، همانطور که می دانید هر تنظیم کننده ای تیم خودش را دارد برای همین فرمت کارهای ما به سوی دیگری رفت به هر حال ما با ایشان به این اتفاق نظر رسیدیم که تیممان را عوض کنیم تعدادی به ما اضافه شدند اما مهتاب فتح الله نوری و طراوت بابا خانلو از نفرات تیم قبل هستند که هنوز با ما همکاری می کنند.
از همکاریتان با عباس لطیفی بگویید؟
عباس لطیفی آنچنان کارهای ما را زیبا تنظیم کرده بود که آرزو داشتم کاش این کارها را همه می توانستند بشنوند. فکر می کنم ما خانم ها را خیلی دست کم می گیرند ،لطیفی اولین کاری که با گروه ما کرد این بود که ما را دست کم نگرفت و این برای من خیلی مهم است اصلا پارت های آسانی برای گروه ننوشت، با این کار نوازندگان را وادار کرد که تمریم بیشتری کنند، به نظر من ورود لطیفی به گروه من اتفاق خوب وکمک بزرگی برای من بود .
دوستان هنرمند و مردم وقتی شنیدند که قرار است شهره سلطانی کنسرت خود را با حضور دو بانوی هنرمند به روی صحنه ببرد چه واکنشی نشان دادند؟
با احترام به همه هنرمندان به حرف هایی که گفته می شود خیلی توجه نمی کنم چون اگر بخواهم سلیقه همه را در نظر بگیرم اصلا نباید زندگی کنم من کلا آدمی هستم که کاری را که به صلاحم باشد انجام می دهم . فکر می کنم که واکنش بچه های موزیسین که قبلا درباره من تند بود الان کم تر شده است چون آنها متوجه شده اند که در این راستا محکم و با استوار قدم بر می دارم و هیچ چیز نمی تواند من را از این کار باز دارد.
واکنش مردم هم به این صورت است که برخی معترض هستند یا ابراز احساسات می کنند و این اتفاق برایشان خوشایند است. نمی دانم باید از این قضیه خوشحال باشم یا ناراحت ! فقط آنچکه برای من مهم است این هست که اگرمردم و هنرمندان گاردشان را باز بگذارند وموضع نگیرند و بیایند کنسرت ما را ببینند آن وقت مطمئنا می فهمند که من از دل آنها می خوانم. یکی از خوانندگانی که به کنسرت قبلی من آمد و اجرا را خیلی دوست داشت ژیوار شیخ الاسلامی بود شاید اجرای من در ابتدا مورد پسند او نبود ولی بعدا متوجه شدم که سبک من مورد استقبال او واقع شده است. اتفاقا من هم سبک ایشان را دوست دارم و همیشه کنسرت های او برای من جذاب بوده است.
به نظر می رسد که برخی ازگروهها بدون سبک تنها با اتکا به قطعات نوستالژیک قدیمی به روی صحنه می آیند، نظر شما در این خصوص چیست آیا شما سبک خاصی را دنبال می کنید؟
من با موسیقی بزرگ شدم پدرم چند سازچون ویولن می نواخت علاوه بر آن در خانه ما گرامافون روشن بود ، مهم نیست که من آن زمان چه آهنگ هایی می شنیدم ولی مهم این بود که گوش من از زمان کودکی با موسیقی آشنا بود؛ به موسیقی قدیمی و کلا هر چیزی که نوستالژیک باشد علاقه دارم چون همیشه برای من تداعی خاطرات کودکی و سالهای دور است برای همین دوست داشتم در این راستا کاری انجام دهم شاید هم به خاطر این موضوع است که خیلی آدم ایدئالیسمی هستم. از همان ابتدا که گروه دات شکل گرفت با ایده ونگرش جلو آمدم وگفتم دوست دارم قطعات مال خودم باشد و شروع کردم به پیدا کردن ترانه وشعرهایی که می دانستم با معیارهایم همخوانی دارد البته صرفا فکر نمی کردم که همه کارها مال خودم باشد چون با تجربه ای که از کنسرت های قبلی ام کسب کرده بودم می دانستم که مردم برخی اوقات دوست دارند با تو همراه شوند و قطعاتی را بخوانند که قبلا شنیده اند برای همین هم اینبار تعداد قطعات نوستالژیک را بیشتر کردم یعنی دو کاراضافه کردم ولی همه کارها مال خودم است.
این قطعات را می توانید نام ببرید؟
از بین قطعاتی که قرار است اجرا کنم دوترانه از کارها را خودم گفته ام که یکی از آنها قطعه بازیگراست. چند کار هم از دوستان دیگرم چون افشین مقدم دارم .
حدود 5 سال پیش کارگردان جشن بازیگر بودم در آن زمان افشین مقدم را صدا کردم وگفتم دوست دارم که در این جشن کار متفاوتی انجام دهیم به این صورت که یک قطعه توسط بازیگری خوانده شود حتی برای این کار او را به تئاتر می بردم و ایده هایم را برای او می نوشتم تا با توجه به آنها شعرمناسبی را برای این برنامه بسراید.
آهنگ صحنه هم توسط هانیبال یوسف با یک فرم دیگر آهنگسازی شد و در جشن هم اجرا شد این قطعه را با یک فرم و تنظیم دیگر به صورت پاپ در کنسرتم اجرا کردم .
به عنوان بازیگر دوست داشتم کاری دو وجهی اجرا کنم که بدانند ما بازیگران چند بعد داریم و از لحاظ روحی چگونه هستیم، دوست داشتم درباره حرفه خودم کاری داشته باشم قطعه «صحنه»را قبلا به تنهایی اجرا می کردم اما این بار با همراهی شهره و شبنم به روی صحنه می برم.
یکی دیگر از قطعات من «صلح» است که در آن از صلح و دنیای بدون خشونت ،از کودکان کار که همیشه در ذهن من هستند و نمی توانم بی تفاوت از کنارشان رد شوم می گویم ، ازدیگر دغدغه های من حیوانات ومحیط زیست است به همین دلیل قطعه بعدی درباره زمین و محیط زیست است و زن هم یکی از دوست داشتنی ترین آهنگ هایم است که به تمام بانوان تقدیم کردم .در کل همه قطعاتم را دوست دارم .
لطفا کمی هم از طراحی دکور و لباس گروه بگویید؟
خیلی دوست داشتم که صحنه من دکور داشته باشد در اجرای قبلی چنین امکاناتی برای ما فراهم نشد برای اینکه بعد از کنسرت ما اجرای تئاتر بود. امکاناتی هم که از تالار وحدت خواستم غیر ممکن بود چون گفتند که دکور هست و نمی توانیم دکور دیگری بزنیم . در نیاوران هم صحنه کوچک است طبق ایده آل ما نیست ولی شاید المانی داشته باشم که اگر به موقع برسد می توانم از آن به عنوان دکور استفاده کنم تا بتوانم آنطور که می خواهم به روی صحنه بروم .
در خصوص انتخاب لباس هم می توانم به این نکته اشاره کنم که همیشه سعی کردم درحین شیک بودن در کنسرت هایم ظاهر موجه داشته باشم چون ما هنرمندان الگو هستیم و قرار نیست کارناوال دهیم . برند «نیل موتی» را هم برای طراحی لباس های گروه انتخاب کردم.
چرا برند«نیل موتی» را انتخاب کردید؟
چون نیلوفر کشاورز برند «نیل موتی» را اداره می کند او از دوستان خوب ما هست برای همین از او خواهش کردم که این کار را انجام دهد و تمام لباس های نوازندگان ما را طراحی کند. ایده های بسیار خوبی داشت، من هم مشترکا ایده های خود را به او دادم ، او خیلی خوب من را می شناسد ومی داند سلیقه وتفکر من چیست .
از ابتدای شکل گرفتن نیل موتی کنار نیلوفر بودم برای همین می دانم چقدر برای ثبت و عرضه این برند زحمت کشید و کم نگذاشت .از لی لی رضایی مکاپ آرتیستمان هم تشکر می کنم . ایشان هم تقبل کردند ومکاپ بچه ها را بر عهده گرفتند.
گروه شما اسپانسر یا بهتراست بگویم حامی هم دارد؟
گالری نقاشی وعکاسی «ویستا» از گروه موسیقی ما حمایت می کند مدیریت این مجموعه یک زن است اگر دقت کنید تیم من یک تیم زنانه است که فقط تنظیم کننده آن آقا است .
چرا سالن نیاوران را برای اجرای خود انتخاب کردید؟
من انتخاب نکردم ، تنها فرهنگسرای نیاوران و تالار وحدت را به من پیشنهاد داده بودند ؛ چون سر فیلمبرداری بودم و شهره لرستانی و شبنم هم سر کار بودند برای همین می خواستم اجرایم شب باشد به همین منظور سراغ نیاوران رفتیم چون شنیده بودم فرهنگسرای آنجا از امکانات خوبی به لحاظ صدا برخوردار است .به هر حال اجرای ما یا در نیاوران یا تالار وحدت است چون این دو سالن مختص بانوان است .
از مسئولین خواهش می کنم که سالن های بیشتری را برای اجرا به بانوان اختصاص دهند چون تعداد گروههای بانوان بیشتر شده است و مرتب کنسرت می دهند، چقدر هم بانوان توانمندی در این عرصه داریم که متاسفانه بهایی به آنها داده نمی شود، اگر سالن ها را بیشتر کنند شاید آنقدر سخت گیری برای من نباشد که فکر کنند من جایشان را تنگ کرده ام.
تصمیم ندارید که این کنسرت را به شهرستان ها هم ببرید؟
من خیلی دوست دارم اتفاقا پیا مهای زیادی هم در دایرکت دریافت کرده ام که بیایید در رشت ،شیراز و بندرعباس اجرا بگذارید، اما این را می خواهم به آنها بگویم که خانم های محترم که در شهرستان ها زندگی می کنید من با کمال افتخار دوست دارم بیایم و در آنجا اجرا کنم در صورتیکه این امکان به من داده نمی شود و مجوزی هم نمی دهند . مخصوصا اگر کنسرت پاپ داشته باشی! شاید سنتی را بگذارند ولی کنسرت پاپ هنوز در هیچکدام از شهرستان ها اجرا نشده است ، امیدوارم روزی این اتفاق بیافتد .
چه برنامه ای برای آینده دارید؟
برنامه آینده ام این است که باوجود محدودیت ها با ایده های ناب تر ادامه دهم به هر حال ورود من در عرصه خوانندگی خوب بود البته نه نوازندگی چون این کار را از دوران نوجوانی شروع کردم . در عرصه خوانندگی دوست دارم محکم و راسخ تر پیش بروم .
سخن پایانی؟
دوست دارم یکبار دیگر یاد آوری کنم که من در هنرستان موسیقی سنتور را نزد مینا افتاده و پیانو را در محضراستاد سر کیسیان و بصیری آموختم سپس در دانشگاه نزد استاد سریر پیانو را آموزش دیدم و سنتور را نزد استاد شناسا و مشکاتیان ادامه دادم و ردیف های آوازی را هم پیش خانم اخوان کار کردم. در نهایت جا دارد یادی کنم از اساتید هنرستانم که حمایت کردند و همچنان هم حامی من هستند.