موسیقی فارس-سهند اینانلو: فرزاد مرادی، زاده ۱۳۵۷ در قصرشیرین (استان کرمانشاه) است و همانطور که خودش عنوان می کند مانند سایر اعضای گروه«رستاک» در دل فرهنگ بومی بالیده است. وی از ۵ سالگی موسیقی را با ساز محلی تنبور آغاز می کند و از همان کودکی شیفته داستانها و موسیقی غنی کردی می شود و با گذشت زمان این علاقه ریشه دارتر می گردد تا اینکه در نهایت تصمیم به تحصیل در رشته موسیقی در دانشگاه را می گیرد. در سال ۱۳۷۶ گروه «رستاک» به سرپرستی سیامک سپهری، تشکیل می شود و فرزاد مرادی جوان نیز به عنوان یکی از اعضای اصلی گروه آغاز به فعالیت می کند.
برخلاف اکثر گروه های موسیقی ایرانی که عمر زیادی ندارند، رستاک وارد بیست و دومین سال فعالیتش شده است و همچنان با قدرت به خلق آثاری به یاد ماندنی در حوزه موسیقی فولکلور ایرانی می پردازد. سیامک سپهری به عنوان لیدر گروه ، با مدیریت اصولی خود توانسته این گروه را در بهترین سطح ممکن در طول ۲۲ سال گذشته رهبری کند.
فعالیت فرزاد مرادی در رستاک، تنها محدود به خوانندگی و نوازندگی نبوده است چرا که همواره درصدد تحقیق و پژوهش در زمینه موسیقی نواحیایران برآمده و با تمام توان سعی کرده است در کنار سایر اعضای گروه، با استفاده از متدهای علمی در این حوزه به فعالیت خود ادامه دهد، که نتیجه این فعالیت ها آثاری فاخر و به یادماندنی از این گروه دوست داشتنی بوده است.
به بهانه اجرای موفق گروه «رستاک» در برج میلاد، گفتگوی«موزیک فارس» با فرزاد مرادی(خواننده و نوازنده گروه رستاک) پیرامون برنامه های این گروه ترتیب دادهایم که در ادامه این گپ و گفت را به تفصیل می خوانید:
از کنسرت کانادا و میزان استقبال مخاطبین بگوئید و برنامه های امسال گروه چه خواهد بود؟
کنسرت امسال، سومین کنسرت گروه رستاک در کشور کانادا بود که تحت عنوان تور کنسرت ۲۰۱۹ در شهرهای تورنتو، مونترآل، کلگری و ونکوور برگزار شد. خوشبختانه استقبال خوبی صورت گرفت و امسال علاوه بر همراهی هموطنان ایرانی ساکن کانادا شاهد حضور مخاطبان غیر ایرانی بیشتری نسبت به گذشته بودیم و این برای ما بسیار هیجان انگیز بود . در ادامه، برنامه ریزی برای چند اجرای خارجی و چندین اجرای داخلی را در دستور کار خود قرار داده ایم و همزمان به صورت موازی پروژه “در خانه، بی مرز ” را همچنان با وسواس و دقت به پیش می بریم که ضبط برخی از قطعات به پایان رسیده و امیدواریم به زودی بخشی از این پروژه منتشر شود .
وضعیت موسیقی فولکلور ایرانی را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا استقبال مناسبی از توده مردم می بینید؟در آینده چطور؟ جمعیت مخاطب این سبک موسیقی در حال رشد است یا روز به روز کوچک تر می شود؟
موسیقی فولکلور در واقع موسیقی پاپیولاری است که در جغرافیای فرهنگی خودش زیست می کند، در گذشته کارکرد اجتماعی داشته و در بطن جامعه روستایی و بر بستر آیین ها، جشن ها، سوگواره ها، طبیعت و … شکل گرفته است . زنده بودن و پویایی این موسیقی وابسته به رفتار مردم در آن فرهنگها است که خوشبختانه هنوز مردم به خوبی از این گنجینه ها محافظت می کنند و ما در رستاک به دنبال تقویت این بخش هستیم که همانا نشان دادن ارزش های بی پایان موجود در فرهنگ و هنرِ موسیقی فولکلور به مردمان صاحب این موسیقی است. در مورد کنسرت ها موضوع متفاوت است و فکر می کنم اگر حمایت های فرهنگی صورت نگیرد، موسیقی و فرهنگ فولکلور و سنتی ما آسیب های جبران ناپذیری می بیند که در آینده غیر قابل جبران خواهد بود . مردم علاقه مند به فرهنگ و هنر ایران، مخاطبان ما را تشکیل می دهند که خوشبختانه بعد از گذشت ۱۰ سال از شناخته شدن گروه این حمایت های مردمی همچنان وجود دارد ولی آرزوی ما این است که تمامی کنسرت های موسیقی سنتی و فولکلور ایران با استقبال بسیار بالای مخاطبین همراه شود.
مشهور است که ما ایرانی ها کار جمعی و تیمی را بلد نیستیم و تمرینی در این زمینه هم نداریم. اما یکی از استثناها در دنیای موسیقی ایران، گروه رستاک است که بیش از بیست سال از تاریخ تاسیس آن می گذرد ولی همچنان با یک هماهنگی و صمیمیت مثال زدنی به کارش ادامه میدهد. واقعا رمز این پایایی چیست؟ البته اگر با استانداردهای جهانی هم بسنجیم ۲۲ سال برای گروه های موسیقی تقریبا دوره ای طولانی محسوب می شود. با این اوصاف آیا شما هم فکر می کنید واقعا ما ایرانی ها کار جمعی را بلد نیستیم؟
با حرف شما تا حدودی موافق هستم . ما ایرانی ها در کارهای گروهی چندان موفق نیستیم، چون نتیجه گیری در کارهای تیمی نیازمند شرایط فرهنگی و اجتماعی حاکم بر جامعه و تربیت نیروی انسانی برای چنین کارهایی است که متاسفانه در ایران کمتر به آن توجه شده است. ارزش کار گروهی به این است که اگر به ثمر بنشیند، غالبا نتایج اثرگذارتری را در جامعه به دنبال دارد. البته عدم توفیق در کارهای تیمی در همه جای دنیا دیده می شود. شاید در دنیا هم گروه های بسیار زیادی شکل می گیرند ولی به سرعت از هم می پاشند ولی به هر حال ما همیشه تاریخچه گروه های موفق را رصد می کنیم . ما هم خوشحالیم که توانسته ایم تا این لحظه از بحران ها به سلامت عبور کنیم و با مدیریت بسیار خوب سیامک سپهری، وحدت و همدلی اعضا، خلاقیت فردی و گروهی، ثبات مالی، حمایت و همراهی خوب مخاطبان و … به این مهم دست پیدا کنیم.
غالب گروه های موسیقی در سبک های مختلف می گویند ساز و کار اخذ مجوز از وزارت ارشاد تسهیل شده ولی آنچه جلوی برنامه ها (خصوصا کنسرت) را می گیرد قوه قضاییه، نیروی انتظامی،شورای تامین و برخی نهادهای مذهبی است. آیا شما نیز با چنین موانعی مواجه شده اید؟
ما تابع قوانین زیباشناسی هنر و در عین حال تابع قوانین وزارت فرهنگ و ارشاد هستیم که در کشورمان جاری است و آرزوی قلبی ما این است که در کشوری باشیم که قانون برای همه اقشار، نهادها و متولیان امور به نحو یکسانی قابل احترام و قابل اجرا باشد که در اینصورت ما و همه گروه های هنری دچار سردرگمی نخواهیم شد و می توانیم با آرامش بیشتر سعی در رشد استانداردهای هنری مان داشته باشیم.
در سال ۷۶ که رستاک تاسیس شد هدف گذاری اش چه بود؟ آیا در ذهن آقای سپهری ، شما و سایرین توجه به وحدت ملی و تقویت آن جایی داشت یا صرفا از منظر هنری به موسیقی فولکلور روی آوردید؟
هدفی که سیامک در ابتدا در ذهنش داشت تشکیل یک گروه بود که اعضای این گروه به واسطه کاری که به آن عشق می ورزند، در کنار هم باشند و با هم از کارشان لذت ببرند و کارهای خلاقانه انجام دهند. از آنجایی که ما هر کدام به نحوی با موسیقی بومی ایران آشنایی داشتیم، تصمیم گرفتیم که مواجهه متفاوتی با موسیقی فولکلور داشته باشیم که خروجی آن محصولی شود که با بیانی نو و بدور از وابستگی های کلامی با مخاطبان بیشتری در خارج از فرهنگ موسیقایی زادگاهشان ارتباط برقرار کند . اسم گروه را رستاک نام نهادیم که به معنای شاخه نورسته ایست که از بن درخت می روید . مهمترین ویژگی موسیقی رستاک این بود که در یک فضای خلاق کارگاهی شکل می گرفت که در لحظه به لحظه فرایند طراحی و تنظیم آن ، سلیقه های مختلفی نقش داشتند و در نهایت هر محصول هنری که تولید می شد، طیف مخاطبان گسترده ای از سلیقه های مختلف را جذب می کرد . در ادامه گروه به سمت و سوی بازآفرینی موسیقی اقوام ایران گرایش پیدا کرد و موسیقی های پژوهشی زیادی تولید شد که هم ویژگی موسیقی هر منطقه را تا حدود زیادی دارا بود و هم با تغییراتی که با سلیقه سیامک و دیگر اعضای گروه در آن ایجاد می شد، به زبان جدید و مشترکی می رسید که اسم آن را “بیان رستاکی” گذاشتیم. آنچه که باعث وحدت موسیقایی آثار گروه رستاک می شد همین بیان رستاکی بود که از نگاه موسیقیدانان جوان و تجربه گرایی شکل می گرفت که هم تحصیلات آکادمیک داشتند و اینکه اغلب اعضا از بطن یک فرهنگ موسیقایی بومی رشد کرده بودند.
نظرتان راجع به وضعیت بازار موزیک در ایران چیست؟ فکر می کنید ذائقه ایرانی ها دچار عامی گرایی شده است یا آنچه در این فضا به آنها ارائه می شود سلیقه ها را به این سو کشانده؟
چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است . من در این مورد فقط می توانم آرزوهای خودم را بگویم. آرزوهایی که ما در رستاک همیشه سعی کرده ایم به سمت آن حرکت کنیم. آرزو داریم ما و دیگر همکارانمان به عنوان هنرمند و مجریان هنر، متولیان هنر و آنهایی که در سیاست گذاری های کلان تصمیم گیرنده هستند و کسانی که حد واسط بین هنرمندان و مخاطبین هستند که از آنها به عنوان تهیه کننده، برنامه گذار یا شرکت های هنری یاد می شود و حتی از همه مهمتر، خود مخاطبین موسیقی، همه و همه در تلاش برای ارتقاء سلیقه شنیداری جامعه داشته باشند. تنها با این وحدت و هماهنگی همه جانبه است که سطح سلایق شنیداری در کشورمان بالاتر خواهد رفت.
آقای مرادی اخیرا صحبت هایی مبنی بر حضور و بروز مافیا در بازار موسیقی(خصوصا در زمینه برگزاری کنسرتها) از برخی هنرمندان شنیده شده، نظری در این مورد دارید؟
متاسفانه بروز چنین ناهنجاری هایی در فضای بیزینس هنری مثل سایر کسب و کارها وجود دارد. تمام تلاش رستاک این بوده است که از این فضا دور باشد تا بتواند توجه و تمرکزش را معطوف به زمینه کاری و هنری خودش نماید .
و اما اگر صحبتی دارید که از قلم افتاده است، به عنوان سخن پایانی مطرح بفرمایید.
از طرف خودم و دوستانم در گروه رستاک، سپاسگزار همه اساتید عزیز و گرانقدری هستم که مهربانانه و پدرانه راهنمای فرزندانشان بوده اند و همه مخاطبان با فرهنگ و هنر دوست رستاک که بخش بزرگی از موفقیت گروه، مدیون حضور و حمایت های همیشگی این عزیزان بوده و تمام منتقدین عزیزی که با پیشنهادات خوب و دلسوزانه خود در بهتر شدن رستاک موثر بوده اند.
منبع: اختصاصی موسیقی فارس
انتهای پیام/