موسیقی فارس-محمدرضا ممتازواحد: نوشتاری بهتاریخ ۲۹ تیر ۱۳۹۵، در ضمیمهی ادبی- هنری روزنامه اطلاعات در خصوص آوازخوانِ پیشکسوت «سیدرضا طباطبایی» (متولد هفتم اَمُرداد ۱۳۲۳) – با عنوان: «ستارگانِ رصد نشدهی آسمان موسیقی ایران» – بهقلم راقمِ این سطور بهچاپ رسید. در فرازی از آن نوشتار، تحلیلی از نگارنده درخصوصِ آواز اجرا شده در مراسمِ نکوداشتِ سیدرضا طباطبایی صورت پذیرفت که با تذکر هنرمند پیشکسوت «حسن منصوری» مواجه شد. زیرا قسمت پایانی اجرای آواز آن مجلسِ گرامیداشت (بر پایهی رباعی خیام) که توسط دیگر چهره کمنظیرِ آواز ایران «محمدتقی سعیدی» اجرا شده بود، اشتباهاً آوازِ سیدرضا طباطبایی ذکر گشته بود. متن اصلاحی بدین شرح میباشد:
«…در اثر دیگری کهمربوط بهنکوداشتِ جناب سیدرضا طباطبایی است، باز [هم] هنرنماییِ متفاوتی را از ایشان شاهدیم. در این مراسمِ گرامیداشت که بهحدود سال ۱۳۸۹ برمیگردد، ابتدا محمدتقی سعیدی و سپس «علیاصغر شاهزیدی» بههنرنمایی پرداخته و سرانجام، آواز سیدرضا طباطبایی حسن ختامِ برنامه است. در مورد جناب علیاصغر شاهزیدی چندی پیش، نوشتاری از نگارنده در مطبوعات کشور به چاپ رسید۱ و درخصوص سایر مشاهیر گرانقدرِ کانون موسیقی اصفهان نظیر جناب آقایان محمدتقی سعیدی و حسن منصوری هم مطالبی از راقم این سطور در جراید کشور چاپ و منتشر شده است.۲
ولی تا همین حد باید اشاره داشت که حسن منصوری بهغیر از اشراف و احاطه بهردیف آوازی، نینواز مسلطی است و با نینوازی خاص خود، حال و هوای عجیبی را بهاین محفل هنری بخشید. ایشان ترجمانِ دیگری از «ردیف برای نینوازی» را بهارمغان آورده است بهگونهای که بهزعمنگارنده، رپرتوار از محتوای تکنیکی سازِ نی دور نیست. سونوریته سازِ حسن منصوری و فرم ملودیک و ساختار جملهبندی و آرتیکولاسیون (مفصل بندیِ) قطعات ایشان و بهویژه ضربیهای زیبایش، بایستی توسط مطلعانِ عرصه نینوازی مورد بحث و بررسی قرار گیرد. حیف از ستارگانی چون حسن منصوری، محمدتقی سعیدی و سیدرضا طباطبایی که در آسمان موسیقی کشور، هنوز رصد نشدهاند!
و اما صحبت در خصوص آواز جناب سیدرضا طباطبایی در آن مراسمِ نکوداشت بود. طباطبایی طبق معمولِ اجرای آوازهای خود بدون دِلِی دِلِیهای مرسوم، مستقیم بهسراغ شعر رفته و آوازش را با این ابیات آغاز مینماید: «مَثَلِ شخص هنرمند بهشمعی ماند/ که شب و روز برای دگران میسوزد/ بزم عالم شده روشن ز هنرمند ولی/ در چراغ تن او روغن جان میسوزد» طباطبایی بیت اول را در فضای مُدالِ دستگاه شور آغاز کرده و سپس بیت دوم را در محدودهی مایگی بیاتراجع (راجه) ادامه میدهد و در خاتمه به اوجوعشاق اشاره مینماید. طمأنینگی اجرا و تمپوی آواز ایشان بهگونهای است که نه بهکندی میگراید و نه بهتندی؛ و با طمأنینگیِ مطبوعی ادامه مییابد که بسیار حایزاهمیت است.
سیدرضا طباطبایی مانند سایر بزرگان کانون آوازی اصفهان، بهکیفیتِ آواز بسیار اهمیت میدهد. متأسفانه یکی از آسیبهای آواز در بیش از چهار دهه اخیر، رویکرد اغلبِ آوازخوانان به کمیتگرایی بوده و هست. اینکه در یک آواز ده – پانزده دقیقهای، ده – دوازده بیت (و یا کههم بیشتر) را پشتسر هم ردیف کنند و تعداد زیادی تکه و گوشه از زنجیره ردیف را بخوانند. ولی جناب سیدرضا طباطبایی و معدودی چون ایشان بر این منوال نیستند و «کیفیتگرایی» را به «کمیتگرایی» ترجیح میدهند. طباطبایی در حدود دوازده دقیقه آواز خود، پنج بیت بیشتر نمیخواند ولی «میخواند»!
و اما اجرای بیت بعدی بسیار زیباست: «دوش گفتم بهقلم نام حبیبم بنویس/ رگ جانم زد و بنوشت ز خون ایران را» در خوانش و بیانِ آوازی سیدرضا طباطبایی نوعی دکلماسیون نهفته که هجابههجا و واژهبهواژه را واضح و شمرده و شفاف بیان میدارد. در این بیت که در اوجوعشاق اجرا میگردد واژگانِ مهم و مقدس بسیاری مشهود است: «قلم»، «رگِ جان [حیات]» و «ایران»؛ اما طباطبایی «ایران» را با حالت و نوانس و آکسانِ مؤکدی چنان بیان میدارد که جز برانگیختنِ علقِ ملی، شاید تعبیر و تفسیر دیگری مناسب نباشد. حس کلمه در دست اوست به گونه ای که شعر را در روح و ضمیرِ مخاطب، القاء میکند. انتخاب اشعار و تناسب آن با مجلس مذکور هم بسیار مهم و پراهمیت است و البته تحریرِ منحصربهفردی که پس از بیان دومِ «ایران را» ادا میکند نیز در نوع خود تأملبرانگیز و مکملِ بیانِ موسیقایی او است.
و در ادامهی آوازِ طباطبایی، محمدتقی سعیدی با این رباعی خیام، مراسمِ آوازِ این مجلس را پایان میبخشد: «یک چند بهکودکی بهاستاد شدیم/ یک چند بهاستادی خود شاد شدیم/ پایان سخن شنو که ما را چه رسید/ از خاک در آمدیم و بر باد شدیم» بیت اول در اوجوعشاق و در مصراع سوم اشاره زیبایی بهقرچه میشود و با مصراع چهارم فرود بهدرآمد شور صورت میگیرد.
پیامشناختیِ آواز استادان طباطبایی و سعیدی از منظرِ نشانهمعناهای پیدا و پنهانِ متن و بطنِ آوازیشان، شاید در سه کلمه خلاصه شود: «هنرمند»، «ایران» و «جاودانگی»؛ و تناسب و ارتباطِ مفاهیمِ این واژگان با مجلسِ یادشده، با شخصِ هنرمندِ مورد تکریمِ مراسم نکوداشت (سیدرضا طباطبایی) و با حضورِ حضار محترمی که اغلب از استادان و مطلعان و پژوهشگران و علاقمندانِ پیگیرِ هنر موسیقی کلاسیک ایرانی و آوازِ ایرانی بودند؛ جای تحسین و تقدیر بیشتری را بههمراه دارد که بهحق نهتنها مرتبتِ استادی جناب سیدرضا طباطبایی را مبرهن میسازد بلکه هنرِ مناسبخوانیِ سایرِ آوازخوانانِ مراسمِ ساز و آواز این مراسم علیالخصوص استادان علیاصغر شاهزیدی و محمدتقی سعیدی را نیز، عیان میکند.
شایان ذکر است نوازندگی سهتارِ این اثر توسط آوازخوان محترم جناب محمدتقی سعیدی صورت گرفت و نوازندگی تنبک را نیز «سجاد منصوری» (فرزند جناب حسن منصوری) بر عهده داشت…»۳.
از نکات قابل توجه در خصوص آوازهای سیدرضا طباطبایی، فُرم آواز ایرانی و ساختار متعارفِ این فرم از منظر ایشان است. همچنین بررسی سنجه و میزانِ آوازخوانی ایشان و نحوهی تلفیق شعر و موسیقی و از آن مهمتر، چگونگیِ شیوهی «تقطیع» و تطبیقِ دانش ادبی وی با دانشِ موسیقایی اوست. تأمل بر جملهبندیهای تحریری و جملهپردازیهای تحریری ایشان و البته بررسی کیفیت و تنوع آوایی طباطبایی و نقش آن در رنگآمیزی و هندسه تحریرهای او (که البته تا حدی متأثر از استاد فقید «یونس دردشتی» است) و همچنین تکنیکهای طباطبایی در جملهبندیهای آوازی و شعری و چگونگی حفظ وزن و ریتم در آوازش، از دیگر نکات مهم و قابل بحث و بررسی است.
همانطور که در یکی دیگر از نوشتههای نگارنده راجع بهاستاد طباطبایی اشاره گردید۴، بایستی اذعان داشت که مهندسیِ آوازی سیدرضا طباطبایی و طراحیِ پلانهای آوازی توسط وی و اجرای آنها آمیخته با حس و حال نهفته در آوازهایش، جلوهگری و جلوهنمایی آواز ایرانی را به حداعلاء رسانده و «حماسه آواز» را با قدرت و ظرافتِ توأمان، ترسیم و متجلی و بهمعرض نمایش گذاشته است.
خواننده و آوازخوانِ پیشکسوت «سیدرضا طباطبایی کربکندی» (متولد 7 اَمُرداد 1323- کربکند از توابع بُرخوار اصفهان) برخاسته از پایگاه تعزیه است. پدر گرانقدرش (سیداسدالله) از تعزیهخوانانِ نامدار خمینیشهر و برخوار بود. طباطبایی اولین تجربههای حرفهای خود را در رادیو اصفهان و با خواندن اشعار مذهبی در مراسمهای مذهبی آغاز کرد و پس از شکلگیری کلاسهای آموزشی رادیو به شاگردی «محمد قاضیعسگر» و «مُلاحسین» درآمد. از سال 1340 که «جلال تاجاصفهانی» مسئولیت تدریس کلاسهای مرکز رادیو را برعهده گرفت بهجمعِ شاگردان ایشان پیوست و این تلمذ تا پایان عمر تاج تداوم یافت.
طباطبایی در حین تحصیل موسیقی از اجرای برنامههای هنری در رادیو و تلویزیون غافل نبود و مدتی را نیز در دانشگاه موسیقی فارابی – تا تعطیل شدن آن مرکز- به تحصیل مشغول شد. «چندآموزی» و «دگرآموزی» و خوشهچینی از استادانِ مختلفِ کانون موسیقی اصفهان و همچنین پایگاهِ مهم و تأثیرگذارِ تعزیه که حقیقتاً هنرمندِ آوازخوان را از هر حیث ساخته و پرداخته مینماید، در شکلگیری شخصیت آوازی متفاوت و متمایزِ سیدرضا طباطبایی سهم بسزایی داشته است و البته نبایستی از رویکردِ رفتاری و شخصیتِ ذاتی ایشان نیز غافل بود که در طی این سالها با دوری جستن از قیل و قال و سودای جامعه هنری امروز، دُر وجودی خود را مکتوم ساخته است.
نکتهای که بایستی به آن توجه داشت این است که خوانش و بیانِ آوازی سیدرضا طباطبایی، وجه دیگری از سبک آواز اصفهانی را به منصه ظهور رسانده است و در این میان، جای خالی نام ایشان در ردیف اسامی صاحبنام این مکتب آوازی، قدری سئوالبرانگیز است. قطع بهیقین تاریخ خود بزرگترین قضاوتکننده است و بیگمان در آیندهای نه چندان دور، نام ایشان نیز در زمره صدرنشینانِ کانون هنری آواز اصفهان و در ردیف اسامی بزرگانی چون «سیدعبدالرحیم اصفهانی»، «میرزاعلی قاری»، «حبیب شاطرحاجی»، «خضوعی ساعتساز»، «محمد قاضیعسگر»، «ادیبخوانساری»، «تاجاصفهانی»، «یونس دردشتی»، «محمد طاهرپور» و… قرار خواهد گرفت.
همانطور که راقمِ این سطور در نوشتارهای پیشینش هم اشاره داشته است۵، از این نکته نیز نباید غافل شد که برخلاف نظر عده قلیلی که معتقدند پس از رحلتِ صاحبنامانِ فوقالذکر، چراغ سبک آواز اصفهانی برای همیشه خاموش شد، بایستی عنوان داشت که با وجود خدمات و زحماتِ تازه درگذشتگانی چون «حسین قدیریگزی» و «کریم سماوی» و هنرمندان در حال حیاتی همچون «مرتضی شریف»، «ناصر یزدخواستی»، سیدرضا طباطباییکربکندی، «فضلالله شاهزمانی»، «عسگری آقاجانیانمیری»، «رضا قرنیاناصفهانی»، علیاصغر شاهزیدی، «احمد مراتب (درةالتاج)»، «محبیزاده»، «علی رستمیان»، «علیرضا افتخاری»، محمدتقی سعیدیولاشانی و همچنین هنرمندان نسل بعدی اینان چون «منصور اعظمیکیا»، حسن منصوری و… ؛ «این چراغ هرگز خاموش نخواهد شد !»
و اما یک خبرِ خوش؛ شنیدهها حاکی از آن است که از سوی شورای ارزشیابی هنرمندانِ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به دوتن از هنرمندانِ خوب اصفهانی درجهی هنری داده شد. استادان گرامی آقایان سیدرضا طباطبایی و حسن منصوری، که در این میان گواهینامهی درجه یک در رشته موسیقی (آواز ایرانی) به استاد طباطبایی اعطا گردید که این رخدادِ خجسته را بایستی بهجامعه هنری و بهویژه جامعه هنری اصفهان، تبریک و شادباش گفت. شایان ذکر است، هرچند که امثالِ طباطبایی حایزِ مناعتطبعی بسیار بالاتر از اینها میباشند و آثارشان در روحِ فرهنگ موسیقی ما رخنه کرده است، ولی اهتمامِ مذکور در جهت جبران ذرهای از یک عمر نادیدهانگاریِ وی و مانندِ او، امیدبخش و نویدبخش است.
و اما کلام آخرِ این نوشتار نیز چونان مؤخرهی نوشتارِ «ستارگان رصد نشدهی آسمان موسیقی ایران» (ممتازواحد، 1395)، ابرازِ افسوسی است که چرا جناب طباطبایی و امثالِ او (همچون عالیجنابان احمد مراتب، محمدتقی سعیدی، حسن منصوری و….)، آنچنان که در خورِ شأن و منزلتِ آنها است معرفی نشدهاند؟! گاه در رسانههای شنیداری و دیداری، صدای افرادی را میشنویم که در حدِ هنرجویانِ کلاس درسی امثالِ طباطباییها و سعیدیها هم نیستند؛ ولی متأسفانه افرادی که باید میبودند و باشند، حضور نداشته و ندارند. این افسوس، دریغی است بهپهنه گستردهی این مرزپُرگهر و بهبسیار از طباطباییها و مراتبها، که مغفول و مظلوم واقع شدند.
پینوشت:
۱. ممتازواحد، محمدرضا. ۱۳۹۷. یادکردی از استاد علیاصغر شاهزیدی. روزنامه اطلاعات: ضمیمه ادبی- هنری، ۹ امرداد.
۲. ممتازواحد، محمدرضا. ۱۳۹۶. ردیف سازی و آوازی مکتب «ایران». فصلنامه خانه موسیقی: شماره ۲۷، پاییز.
ممتازواحد، محمدرضا. ۱۳۹۸. از تعزیه تا آواز. روزنامه اطلاعات: ضمیمه ادبی- هنری: ۱۲ آذر.
۳. ممتازواحد، محمدرضا. ۱۳۹۵. ستارگان رصد نشده آسمان موسیقی ایران. روزنامه اطلاعات: ضمیمه ادبی- هنری، ۲۹ تیر.
۴. ممتازواحد، محمدرضا. ۱۳۹۶. تجلیبخش و نمایانگر حماسه آواز. روزنامه صبا: ۳ امرداد.
۵. ممتازواحد، محمدرضا. ۱۳۹۶. این چراغ هرگز خاموش نخواهد شد. روزنامه همشهری: ۱۰ امرداد.