موسیقی فارس-لی لا رضایی: «علفزار» شاید در نگاه اول یک فیلم اولی باشد اما نگاه جسورانه کارگردان و پرداختن به موضوعی نه چندان ساده، از آن یک فیلم عمیق ساخته است. فیلمی که با انتقاداتی به موضوعات اجتماعی سعی در نشان دادن مشکلات موجود داشته و دست به روشنگری می زند. اما در عین اینکه سیاست زده نیست حرفهایی از بطن جامعه بزند که حرف دل خیلی از مردم است.
«علفزار» به نویسندگی و کارگردانی کاظم دانشی در بخش سودای سیمرغ چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر توانست در چندین رشته نامزد و برنده چهار جایزه از جمله جایزه بهترین صداگذاری، بهترین تدوین، بهترین نقش مکمل زن و بهترین فیلمنامه شود. همچنین در جدول ردهبندی منتقدان نشریهٔ فیلم ، عنوان بهترین فیلم را از آن خود کرد.
اولین نکته ای که در جذب مخاطب عام این فیلم کمک می کند ، حضور پژمان جمشیدی در جایگاه یکی از بازیگران نقش اصلی است. او که همیشه بازیهای کمدی و طنز سطح پایینی داشت، توانسته در این فیلم گامی بلندتر برداشته و از تیپیکال همیشگی خود فاصله بگیرد. اما همچنان تا ایده آل بازی خوب فاصله دارد.
بهرام رادان این بار نه در جایگاه بازیگر، که در نقش تهیه کننده حضور دارد و داستانی از یک پرونده قضایی واقعی را در همراهی و موازات با چند قصه دیگر را به کارگردانی کاظم دانشی به تصویر کشیده است. بازپرسی که در همزمان با انتقالی اش درگیر پرونده های چالش انگیز قضایی میشود.
ماجرای اصلی نزاع بین آقا زاده هایی در یک پول پارتی و پسران صاحب باغ است اما داستانهای دیگر نیز به روند این جریان کمک می کند.
در یک دادسرا اتفاقاتی جلوی دوربین می آید که برای آنها که عموما در این محل حضور دارند، عادی تلقی می شود اما کارگردان با بسط دادن هر یک از آنها جذابیت کلی داستان را بیشتر می کند.
فیلم علفزاربازیگران خوبی دارد که از این میان می توان به نقش هرچند کوتاه آتیلا پسیانی اشاره کرد.همچنین سارا بهرامی و ترلان پروانه توانسته اند به خوبی از پس ایفای نقش برآیند و همین قدرت بازی آنها موجب می شود تا بازپرس(پژمان جمشیدی)نتواند خودی نشان دهد . به این ترتیب حضور او که در آغاز شاید نقطه قوت به حساب می آمده، چندان موفقیت آمیز نبوده است.
اما آنچه این فیلم را تاثیرگزار کرده بازی بی نقص صدف اسپهبدی با گریم سنگین است. او نیز مانند پسیانی هم از اهالی تئاتر است و هم در نقش کوتاه خود، خوش درخشیده است. تمامی این عوامل دست به دست هم داده تا مخاطب تا انتها و نقطه پایانی فیلم را با جدیت دنبال کند.
از نقاط مثبت این فیلم موسیقی آن است که ریتم متغیر آن را بهبود می بخشد.بهزاد عبدی، آهنگسازی با تجربه در زمینه موسیقی فیلم است. او موسیقی این فیلم را با تلفیقی از ارکستر زهی و موسیقی الکترونیک ساخته و بر این باور است که موتیف های موسیقی درونیات شخصیت ها را می گوید تا جایی که برای نشان دادن دردهای زنان جامعه از آواخوانی بانوان در تیتراژ بهره می گیرد.
همانطور که خود او در نشست خبری فیلم گفته بود؛ در ساخت موسیقی فیلم سعی کرده تا بیشتر به درون شخصیتها بپردازد و سعی در نمایش کلی فضای فیلم نداشته و آنچه برایش مهم بوده، پوشش تحولات شخصیتهای فیلم در کناربوده که منجر به شکل گیری و فضاسازی کلی فیلم از نظر موسیقایی شود.
همچنین بر این باور است که موسیقی این فیلم الکتروآکوستیک است و تم فیلم، موسیقی را تماتیک نکرده و بیشتر از فضاسازی استفاده شده است، البته فضاسازی نه به معنی عام خود. این فیلم با موسیقی کلاستر بود.
موسیقی موفق شده خواسته آهنگساز را در جهت معرفی شخصیتها و درونیاتشان عمل کند و خلقیات و درونیات و تلاطم های هر شخصیت را به گوش برساند.
به هر ترتیب «علفزار» نمونه یک فیلم موفق از یک کارگردان فیلم اولی و دغدغه مندی های او نسبت به مسایل اجتماعی است. کارگردانی که شروع خوبی داشته باشد، توقع جمعی را بالا می برد و کارش سخت می شود. این وظیفه ای است که به دوش کاظم دانشی است : برطرف کردن توقعات منتقدان و مخاطبان جدی سینما!