موسیقی فارس- مرتضی رضایی: خسته،کم انرژی وعجول.این ظاهر احسان خواجه امیری در کنسرت سی ام تیرماه اش بود.شاید اجرا در سانس اول از دلایل مهم موارد مطرح شده باشد اما باز هم دلیل نمی شود که انرژی را فقط هواداران به خواننده بدهند.
نوع پوشش و سادگی بیش از اندازه هم بدجور توی ذوق می زد.حالا قرار نبود مثل خیلی از سلبریتی ها لباس ها پر زرق و برق باشد اما هارمونی پیراهن تنگ سورمه ای با شلوار خاکستری جین چندان جالب توجه نبود.به خصوص اینکه خواجه امیری به دلیل تنگی بیش از حد لباسش مجبور بود تا مدام با انگشتانش آن را مرتب کند تا مبادا مشکلی از این بابت پیش بیاید.
انتخاب آهنگ برای شروع کنسرت خوب بود.یک موسیقی ریتمیک و البته محبوب از آلبوم جدید،اما مشخص نشد که چرا احسان این قطعه را نصفه خواند!
گذری به سی سالگی و اجرای قطعه های از آلبوم های قبل هم خوشایند حاضرین بود اما نقطه ضعف همیشگی خواجه امیری چیزی نبود که بشود از کنار آن عبور کرد،یعنی ضعف در تحریک مخاطب یا در اصطلاح “َشومن”نبودن. گفتن چند کلمه کلیشه ای که کاملا مشخص است احسان آنها را با خجالت بیان می کند نمی تواند پل ارتباطی خوبی با مردم باشد.”آهان”،”همینه”،”انرژی بدید” و دوباره تکرار این کلمات …
اما شاید یکی از بهترین بخش های کنسرت خواجه امیری تولد همسرش بود که او در سالن آن را اعلام کرد.برگزاری جشن تولد سی ثانیه ای و همراهی هواداران با آهنگ “تولد مبارک”فضا را متفاوت کرد اما یک بار دیگر”شومن”نبودن کار دست خواجه امیری داد.شوخی های کوچه بازاری او با نوازندگان خودش پس از نواختن آهنگ “تولدت مبارک”شاید خنده حضار را به همراه داشت اما بدون شک جای آن روی سن نبود!
نقطه ضعف دیگر کنسرت سی ام تیر احسان عجله او برای خداحافظی بود.اول اینکه او هرگز اعلام نکرد که این،آخرین آهنگی است که می خواند و پس از اجرای آهنگ خیلی سریع گفت:«خداحافظ» و رفت.رفت تا خیلی ها انگشت به دهان بمانند که این چه طرز خداحافظی کردن از هوادارانی بود که خیلی های شان هنوز روی صندلی ها نشسته بودند و گمان شان این بود که کنسرت ادامه دارد.آنها انتظار یک خداحافظی به سبک آبی روشن عشق داشتند نه اینکه به رویای فردا بسپاری شان!
نوع پوشش و سادگی بیش از اندازه هم بدجور توی ذوق می زد.حالا قرار نبود مثل خیلی از سلبریتی ها لباس ها پر زرق و برق باشد اما هارمونی پیراهن تنگ سورمه ای با شلوار خاکستری جین چندان جالب توجه نبود.به خصوص اینکه خواجه امیری به دلیل تنگی بیش از حد لباسش مجبور بود تا مدام با انگشتانش آن را مرتب کند تا مبادا مشکلی از این بابت پیش بیاید.
انتخاب آهنگ برای شروع کنسرت خوب بود.یک موسیقی ریتمیک و البته محبوب از آلبوم جدید،اما مشخص نشد که چرا احسان این قطعه را نصفه خواند!
گذری به سی سالگی و اجرای قطعه های از آلبوم های قبل هم خوشایند حاضرین بود اما نقطه ضعف همیشگی خواجه امیری چیزی نبود که بشود از کنار آن عبور کرد،یعنی ضعف در تحریک مخاطب یا در اصطلاح “َشومن”نبودن. گفتن چند کلمه کلیشه ای که کاملا مشخص است احسان آنها را با خجالت بیان می کند نمی تواند پل ارتباطی خوبی با مردم باشد.”آهان”،”همینه”،”انرژی بدید” و دوباره تکرار این کلمات …
اما شاید یکی از بهترین بخش های کنسرت خواجه امیری تولد همسرش بود که او در سالن آن را اعلام کرد.برگزاری جشن تولد سی ثانیه ای و همراهی هواداران با آهنگ “تولد مبارک”فضا را متفاوت کرد اما یک بار دیگر”شومن”نبودن کار دست خواجه امیری داد.شوخی های کوچه بازاری او با نوازندگان خودش پس از نواختن آهنگ “تولدت مبارک”شاید خنده حضار را به همراه داشت اما بدون شک جای آن روی سن نبود!
نقطه ضعف دیگر کنسرت سی ام تیر احسان عجله او برای خداحافظی بود.اول اینکه او هرگز اعلام نکرد که این،آخرین آهنگی است که می خواند و پس از اجرای آهنگ خیلی سریع گفت:«خداحافظ» و رفت.رفت تا خیلی ها انگشت به دهان بمانند که این چه طرز خداحافظی کردن از هوادارانی بود که خیلی های شان هنوز روی صندلی ها نشسته بودند و گمان شان این بود که کنسرت ادامه دارد.آنها انتظار یک خداحافظی به سبک آبی روشن عشق داشتند نه اینکه به رویای فردا بسپاری شان!
پی نوشت: و باز هم بی برنامگی شرکت فرهنگی هنری ققنوس (ایران کنسرت) در برگزاری آنقدر مشهود بود که جدای از حضار ، اصحاب رسانه هم به آن گله داشتند. راه دادن تعداد اندکی طرفدار پس از زمان زیادی منتظر نگه داشتن آنها پشت درهای بسته فقط به دلیل گرفتن عکس های تکراری خانوادگی در کنسرتی که خانوادگی نبود بی احترامی بزرگی بود که به بسیاری از هواداران این خواننده شد.طوری که آنها با ناراحتی کنسرت را ترک کردند.
آفیش های نا منظم و متعدد رسانه ها ؛ بودند نفراتی که نامشان در لیست وجود داشت و نیامدند و نفراتی که نامشان نبود و آمدند.بودند نفراتی که اواسط کنسرت آمدند و با وجود هشدارهای لازم(که به هیچ عنوان پس از آغاز کنسرت اجازه ورود داده نمی شود)وارد سالن شدند و آدم را یاد سینماهای قدیم و مردان چراغ قوه به دست انداختند!جالب اینجاست که هیچ کدام از مسئولان مربوطه به هیچ عنوان پاسخگوی این بی نظمی همیشگی و دردسر ساز نبودند!
آفیش های نا منظم و متعدد رسانه ها ؛ بودند نفراتی که نامشان در لیست وجود داشت و نیامدند و نفراتی که نامشان نبود و آمدند.بودند نفراتی که اواسط کنسرت آمدند و با وجود هشدارهای لازم(که به هیچ عنوان پس از آغاز کنسرت اجازه ورود داده نمی شود)وارد سالن شدند و آدم را یاد سینماهای قدیم و مردان چراغ قوه به دست انداختند!جالب اینجاست که هیچ کدام از مسئولان مربوطه به هیچ عنوان پاسخگوی این بی نظمی همیشگی و دردسر ساز نبودند!