موزیک فارس_سهنداینانلو: شب گذشته مرکز همایش های برج میلاد میزبان فرزاد فرزین و گروه شوک بود که هواداران زیادی را نیز به این سالن کشاند. به محض ورود به تالار اصلی مجموعه، وجود پرده هایی سفید که بر استَندهایی آلومینیومی آویخته شده بودند نظرها را به خود جلب می نمود، پچ پچی در سالن به پا شده بود و همگان انتظار کشف آنچه در ورای پردههاست را داشتند.
سالن در تاریکی مطلق فرو رفت، برای لحظاتی سکوت حکمفرما شد، صدای گاه آزار دهنده پمپ های دودزا بر روی صحنه سکوت را شکست و نوری آبی رنگ به پرده های کذایی تابانده شد. با ورود نوازندگان سالن به تشویق آمد. موزیک می نواختند که ناگهان فرزاد فرزین و چند نوازنده دیگر پشت پرده های سفیدی که حالا آبی به نظر می آمدند حاضر شدند و جمعیت ۵سایه در هاله ای کبود می دید که برایش تازگی داشت و تداعی گر موزیک ویدئوهای غربی بود. فرزین شروع به خواندن کرد و پس از اجرای قطعه، آن ۵سایه پرده ها را دریدند، سالن تا مرز انفجار رفت، اما آنچه نظرها را جلب می کرد لباس غیرمعمول و یکدست اعضای گروه بود. چند نوار شبرنگ سفید بر روی تیشرتها دوخته شده بود که پیش از هرچیز یادآور جلیقه های مامورین راهنمایی و رانندگی بود اما بلافاصله حافظه ذات پندار و سیاست زده ایرانی به کار افتاد و ناآرامی های اخیر در فرانسه به ذهن ها خطور کرد! آری جلیقه زردهای فرانسه!
حرکتی مشابه را مهدی یراحی در آخرین اجرای پیش از محرومیتش انجام داده بود که گروه با لباس کارگران گروه ملی فولاد اهواز به روی صحنه رفت و دست آویزی شد برای مسئولین فرهنگی! جمهوری اسلامی ایران تا وی را پس از انتشار کلیپ “پارهسنگ” ممنوع الکار نمایند. شاید اگر چنین واکنشی از سوی مسئولین امر سر نمی زد، پاره سنگ نیز آنگونه که دیده و شنیده شد مورد توجه قرار نمی گرفت. خاطرمان هست که چندی پیش در همین سالن همایش های برج میلاد پس از اجرای کنسرت یراحی، مردم سالن را ترک نکردند و یکصدا این قطعه را خواندند. استراتژی غریبیست این ممنوع الکاری هنرمندان!
بهرحال عملکرد مناسب گروه شوک در کنار اجرای نسبتا خوب فرزاد فرزین باعث شد هواداران با رضایت نسبی سالن را ترک نمایند، به جز ظاهر نامتعارف اما جذاب اعضای گروه تنها یک اتفاق دیگر بود که کمی کنسرت را از روال خسته کننده اجراهای مرسوم پاپ جدا می کرد، پس از ارائه چند قطعه توسط فرزین، وی اعلام کرد قصد دارد آهنگی که برای سریال پر سر و صدای “مانکن” خوانده است را اجرا نماید. هرچند تنها ساعاتی از انتشار این قطعه گذشته بود و جمعیت چندان آشنایی زیادی با این اثر نداشت اما از این حرکت استقبال کرد. مانکن نیز اجرا شد و طبق انتظار قطعه ای با سطح کیفی متوسط بود، هرچند با استانداردهای امروز موسیقی ایرانی باید به چنین آثاری که حداقل کپی نشده اند لقب شاهکار را داد.
بخش اعظمی از قطعاتی اجرایی توسط فرزین، آثاری بود که در سریالهای متعدد صداوسیما و شبکه نمایش خانگی خوانده است و برای بخشی از حاضرین در سالن خاطرهانگیز بود. با اعلام حضور امیرحسین آرمان، جمعیت به تشویق وی پرداخت، این حضور که همزمان با اجرای قطعه مانکن نیز بود! باعث شد بیش از پیش کنسرت دیشب رنگ و بوی سریال های ایرانی را به خود بگیرد که مخاطبین خاص خودش را نیز دارد که اتفاقا هوادار همین موج پاپ در فضای موسیقی کشور هستند.
بهرحال جلیقه زردهای گروه شوک در کنار خواننده سرشناس گروه، اجرایی متناسب با نُرم های روز موسیقی ایرانی را ارائه کردند و تقریبا هیچکس سالن را با نارضایتی از این اجرا ترک نکرد.
البته از حق نگذریم کنسرت دیشب دو نقطه قوت داشت، نخست تنظیم بسیار با کیفیت و مناسب آهنگ ها، فرزین باید قدردان مهران خلیلی باشد که رهبری ارکستر گروه شوک را برعهده دارد چرا که به بهترین نحو ممکن توانسته بود قطعات را برای اجرای دیشب آماده نماید. اما نقطه قوت دیگر برنامه، طراحی لباس نامتعارف اما بسیار جالب و ساختارشکنانه اعضای گروه بود، هرچند دو لباسی که برای فرزاد فرزین انتخاب شده بود به هیچ عنوان با فضایی که جلیقه زردها در ذهن ترسیم می کردند همخوان نبود، اما آن نوارهای شبرنگ سفید کار خودشان را کرده بودند حتی اگر بدسلیقگی در انتخاب لباس مهمترین عضو گروه آزاردهنده جلوه می کرد.