موسیقی فارس – شبنم ظهیریان : شهر تهران در تابستان 97 برای سومین سال، میزبان کنسرت گروه اولد سانگز( ترانه های قدیمی) بود. گروه ترانه های قدیمی که متشکل از گروه کُر آوای ماهان، تک خوان ها و ارکستر پاپ کلاسیک به رهبری نیما فاتحی و سرپرستی فرهاد میرمحمدصادقی است، این روز ها در حال تلاش برای تنظیم کارهای جدید برای اجراهای زمستانی است.
در ادامه گفت و گوی خبرنگار موسیقی فارس با فرهاد میرمحمد صادقی و پدرام نیک نفس( خواننده) را می خوانید:
بخش اول- گفت و گو با فرهاد میرمحمدصادقی:
در ابتدا کمی از خودتان برای مخاطبین ما بگویید.
من لیسانس ریاضی محض و فوق لیسانس MBA دارم و در حال نوشتن تز برایDBA هستم. همچنین در آلمان صدابرداری و صدا گذاری خوانده ام. مدرس رسمی اشتنبرگ آلمان(Steinberg) هستم. در حیطه نرم افزار ها و سخت افزار ها در زمان قبل از تحریم، فعالیت می کردیم. یاماها صاحب اشتنبرگ است و ایران را تحریم کرده است بنابراین فعالیت ما در این حوزه کمتر شده است.اکنون در حوزه مهندسی صدا نیز فعالیت می کنم و می توان گفت حدود 20 سال است که موسیقی کار می کنم.
از اولد سانگز وچگونگی تشکیل آن بگویید.
گروه اولدسانگز اکنون یک گروه 60 نفره است که با ایده من و آقای نیما فاتحی شروع شد و باهم این کار را جلو بردیم.تیر ماه 97 برای سومین سال در تهران (تالار وحدت) به روی صحنه رفتیم. تنظیم قطعات نیز بر عهده من و آقای فاتحی است .
انگیزه شما از ورود به این عرصه(بازسازی قطعات قدیمی) چه بود؟ با چه هدفی به سمت این کار رفتید؟
این کارها از لحاظ composition خیلی غنی هستند. همچنین ما قصد داشتیم با تنظیم جدید، خاطراتی را برای علاقمندان زنده کنیم.
بیشتر مفهوم مد نظر شماست یا نوستالژی؟
هردو برای ما مهم است. ما هم مخاطب جوان داریم و هم مخاطب هایی با سن بالاتر. برای مخاطب های مسن این کار یک حالت نوستالژیک دارد و برای جوان تر ها هم exploration و کشف جدید است.
معیار و ملاک شما برای انتخاب ترانه ها چیست؟
سلیقه قطعا دخیل است اما بحث مهم تر این است که ترانه های انتخابی ،برای اجرا در یک ارکستر بزرگ به ما قدرت مانور بدهد. معیار دیگر برای ما بازخوردی بود که در کنسرت های مختلف از مردم می گرفتیم. برای مثال آهنگ yesterdayاز Beatles در ذهن ما نبود اما مردم به ما پیشنهاد دادند که آن را اجرا کنیم. این ترانه را نیز در مدت کوتاهی تنظیم کردم و پدرام نیک نفس آن را خواند .
همچنین اجرای فلیچیتا (Felicita) در کنسرت اخیر، به خاطر بازخورد و درخواست های مردم بود.
طیف مخاطب ما وسیع است. در هر کنسرت 2000 نفر شاهد اجرای ما هستند.
با توجه به اینکه اشاره کردید مفهوم نیز برای شما مهم است، اگر یک ترانه امروزی مفهوم مد نظر شما را داشته باشد، آیا روی این ترانه ها هم کار می کنید؟
خیر. کنسرت ما کنسرت ترانه های قدیمی(old songs) است. حداقل در این پروژه از ترانه های امروزی استفاده نخواهیم کرد. درحقیقت کنسرت ما خیلی به زمان وابسته نیست و یک کنسرت انسانی است. ماهیت بشر هم که تفاوتی نمی کند. ما همان old songs خواهیم ماند و حداکثر شاید به دهه 80 میلادی برسیم و نه جدیدتر از آن.
از چه سازهایی استفاده می کنید؟
سازهای زهی ، بادی ، درامز، فلوت، پرکاشن و ..
آیا گروه کر جایگزین ساز خاصی شده است؟
نگرش به گروه کر در دنیا متفاوت است. در اکثر مواقع گروه کر به عنوان همراهی کننده دیده می شود. ما برای گروه کر یک نقش اصلی در نظر گرفته ایم. برای مثال دراجرای Rasputin یا Felicita گروه کر اصل ماجرا است. حتی گاهی چیدمان ارکستر را طوری انجام می دهیم که گروه کر در جلوی استیج قرار بگیرد.
در تنظیم ها تلاش بر این است که به اصل قطعه وفادار بمانید یا اینکه تمایل بر این است ساختار را به هم بریزید؟
اگر دقت کرده باشید اصل ترانه yesterday فقط با گیتار نواخته می شود اما ما به آن گروه کر و سازهایی مثل پرکاشن و کاخن اضافه کردیم. ترانهSway نیزنسبت به آن چیزی که دین مارتین اجرا کرده است، متفاوت است ولی باز هم تنظیم ما به ساختار اصلی پایبند است.
تاکنون آهنگی اجرا کرده اید که به سبک راک نزدیک باشد؟
در ترانه unchain my heart اثر “جو کوکر” تنظیم ما به سمت راک رفته است و درواقع blues rock است که در اجرای اخیر هم بابک صفرنژاد سولو هارمونیکا را برایش نواخت.کارهایی هم برای کنسرت پیش رو تنظیم می کنم که کمی متمایل به سبک راک است.
در گرفتن مجوز به مشکل بر نخورده اید؟
خیر. فعلا وزارت ارشاد با ما همراهی کرده است.
تنظیمات شما به گونه ای است که ممکن است چند خواننده داشته باشید ؟
اگر دقت کرده باشید در ترانه Dance me لئونارد کوهن سه خواننده وجود دارند. خودش و دو خانمی که متسوسوپرانو هستند.
ترانه perhaps perhaps ) Quisaz, Quisaz) را با دو صدا و those where the days را با 4 صدا اجرا کردیم چون متن ترانه و موسیقی این کار را طلب می کرد.
مهندسی صدا در ایران چه جایگاهی دارد؟
امروزه اوضاع خیلی بهتر است و sound engineer های خوبی داریم اما کیفیت در مقایسه با کشورهایی مثل آلمان و بلژیک بسیار متفاوت است. چه از لحاظ امکانات و چه از لحاظ دانش مهندسی صدا .
توصیه شما به علاقمندان به مهندسی صدا چیست؟
حتما خیلی خوب مطالعه کنند و حتما به خوبی این کار را یاد بگیرند. مدرس های زیادی از جمله خودم در این زمینه وجود دارند اما اگر علاقمندان به مهندسی صدا دسترسی به دوره های آموزشی ندارند، می توانند از طریق یوتیوب ، لیندا و سایر منابع و سایت های خارجی آموزش ببینند.
قرار است اولدسانگز آلبوم تصویری منتشر کند؟
سعی داریم کنسرت اخیر که در تیرماه برگزار شد را به صورت یک آلبوم تصویری منتشر کنیم و تلاش می کنیم تا پایان سال این اتفاق بیفتد.علاوه بر این خود من نیز یک آلبوم صوتی در حال ساخت دارم که در مرحله تمرین برای ضبط هستیم. پروسه ضبط این آلبوم پیچیده است ،چون به صورت انسامبل ضبط می شود کاری که در ایران زیاد انجام نمی شود.این آلبوم صوتی selection موسیقی های دو فیلم و دو تئاتر است که اخیرا کار کرده ام. تئاتر «گتو » به کارگردانی دکتر سعید بهنام، فیلم «اتاق من» به کارگردانی سینا قنادان ، فیلم «خواب فرش» به کارگردانی الهام حسامی و دیگری فیلم «هنر» به کارگردانی سهیل قنادان . این قطعات را مجددا تنظیم کرده ام و در آلبوم قرار می دهم.
در جشنواره های بین المللی هم شرکت کرده اید؟
گروه کرآوای ماهان در فستیوال های مختلفی شرکت کرده است. من نیز به همراه نیما فاتحی و گروه کر ارسباران در فستیوال آیوالیک ترکیه شرکت کردیم.
تاریخ کنسرت جدید را اعلام می کنید؟
احتمالا در اسفندماه کنسرت داشته باشیم. مکان برگزاری آن مشخص نیست ولی تالاروحدت و برج میلاد گزینه های ما هستند. اگر در جشنواره فجر باشیم در بهمن ماه هم اجرا داریم. من خودم هم دوست دارم که این اتفاق بیفتد.
به دنبال اسپانسربرای کاهش دادن هزینه هایتان نیستید؟
بحث اسپانسرینگ در کشور ما عجیب و غریب است و با سایرکشورها متفاوت است. ما در کشورهایی مثل ترکیه و کلا اروپا فعالیت هایی داشته ایم و تفاوت ها را به وضوح حس کرده ایم.فعلا خودمان هزینه می کنیم تا بعدا ببینیم چه می شود.
حرف آخر؟
همه مصاحبه هایی که من انجام داده ام به خاطر موسیقی بوده است. من 35 کار طراحی صدا برای تئاتر انجام داده ام و برایم جالب است که با وجود این که در زمان خودشان حرفی برای گفتن داشته اند و کارهای متفاوتی بوده اند اما اوضاع تئاتر کشور به گونه ای است که هیچ بهایی به آن ها داده نشده است.
تاکنون با یاسرخاسب همکاری کرده ام و تندیس اتحادیه آلبا را گرفته ام.به خاطر موسیقی یکی از کارهای تئاتر،برگزیده سومین جشنواره تئاتر شهر شدم. در سه چهار سال اخیر در همه دوره های جشنواره تئاتر فجر به عنوان آهنگساز حضورداشته ام.در دوسال اخیر پرکارترین طراح صدای جشنواره بوده ام اما جالب است که خبری از آن منتشر نمی شود. اما اکنون اتفاقی به اسم بینوایان می افتد که این قدر سروصدا می کند. من نمی دانم شاید آن چیزی که ما کار کردیم تئاتر نبوده است.
بخش دوم – گفت و گو با پدرام نیک نفس
از همکاری با آقای میرمحمد صادقی بگویید.
سه یا چهار سال است که با ایشان همکاری دارم.در ابتدای همکاری جلسه ای با آقای نیما فاتحی داشتم بعد با آقای میرمحمد صادقی آشنا شدم. نیما فاتحی از من خواست که به تمرین بروم و ترانه ای را بخوانم. من به تمرین رفتم و متوجه شدم فرهاد در آن جا حضور دارد. از قدیم هم یکدیگر را می شناختیم. خلاصه با هم جور شدیم و رفاقت ما بیشتر شد و کارها را باهم پیش بردیم و فعلا روابط ما خوب است.
از کارهای جدید برایمان بگویید؟
قرار است سورپرایز باشد. ممکن است از نظر گرفتن مجوز زمان ببرد و شاید به کنسرت های زمستانی نرسد اما تلاشمان بر این است که به این کنسرت هم برسد.
استقبال مخاطبان از کنسرت هایتان تاکنون چگونه بوده است؟
فکر می کنم مردم اجرا ها را دوست داشتند و امیدوارم همکاری های بیشتری داشته باشیم چون برنامه های بزرگتری برای اولد سانگز داریم. ایده های خوبی داریم که امیدوارم بتوانیم آنها را عملی کنیم و این کار نیازمند هماهنگی برای بودجه های بزرگترو برنامه ریزی های سنگین تر است.
اینجا به پتانسیل، تجربه و سواد افراد توجهی ندارند و بیشتر توجه شرکت ها بر پر کردن سالن و فروش بالا است. شاید اگر سرمایه گذاری روی یک تیم خوب انجام بشود، نتیجه آن نیز پرکردن سالن باشد اما در کشور ما این گونه پیش نمی رود.
قصد توهین به هیچ گروهی را نداریم اما افرادی که در تئاتر بینوایان فعالیت دارند، در بخش موسیقی جای کار زیادی دارند. البته درهمه جای دنیا این تئاتر اجرا می شود.مثلا راسل کرو در این تئاتر بازی می کند ولی نسبت به هیوجکمن خواننده خوبی نیست.
حرف آخر؟
برنامه های بزرگی برای اولدسانگز داریم. خیلی خوب است که تا الان دوام آورده ایم وخیلی هم متضرر نشده ایم اما دردسرهای بزرگی روی دوش فرهاد و نیما بوده است و امیدوارم این سختی ها از روی دوش این دو نفر برداشته شود تا بتوانیم بیشتر تمرکزمان را روی موسیقی بگذاریم.
موضوع اسپانسرینگ خیلی پیچیده است. طبیعتا همه مردم دوست ندارند ترانه های قدیمی را بشنوند. هرچند بلیط های کنسرت ما معمولا از یک ماه قبل به فروش می رسد.ما طرفدارهای خاص خودمان را هم داریم و تا اینجا پیشرفت کرده ایم.
بیشتر تصمیمات را نیما و فرهاد می گیرند. آن چیزی که من متوجه شده ام این است که تمرکز بر روی دهه 60 و 70 میلادی است. من قبلا از دهه 80 آهنگ پیشنهاد دادم اما پیشنهادم رد شد. بالاخره دهه 80 دهه پرباری در موسیقی است و اتفاق های جالبی در حوزه موسیقی افتاده است اما چون کشور ما در دوران جنگ به سر می برده است، متاسفانه مردم ما خیلی از این آثار را نشنیده اند.بهرحال امیدوارم اتفاقات خوبی پیش روی اولدسانگز باشد.
در ادامه عکس های سجاد احمدی مجد را مشاهده می فرمایید: