موسیقی فارس-سولماز مشعشع: ترانه خوانی و تصنیف خوانی بدون صدای زنان مرد نمی شود.
اولین نسخه های صوتی بجا مانده از تاریخ ضبط موسیقی در ایران حاکی از آن است که در پیشینیان ما دو شاخه مهم خواندن یعنی آواز خواندن و ضربی خواندن از ابتدا طرح تفکیک جنسیتی داشته اند و جالب است که بدانیم در پیشکسوتان هنر خوانندگی ، برخلاف باور عامه که همه چیز متعلق به مردان است ، عقیده و عمل دیگری دیده شده یعنی زنان در اولین آثار مضبوط بیشتر ضربی خوانده اند و متخصص ترها در بین زنان آواز خوان هم شدند ولی مردها بیشتر آواز خواندند و مردانی با پیش نیاز تخصصی کمتر ضربی خوان هم شدند که در دهه های 30 این مورد مستثنیاتی هم یافت ، انگار در گذشته آواز سهم مردان و ضربی ها (ترانه و تصنیف) سهم زنان شده بود.
در بررسی فرم شناسی ترانه و تصنیف حضور عنصر کرشمه های لطیف و دلپسند حتی در اولین تصانیف نسل اولی ها هم مشهود است و حتی در بین مردان نیز کرشمه های زن گونه عامل موفقیت یک مرد در اجرای یک ترانه یا تصنیف بوده و جالب است که زنانی همچون قمر و روح انگیز که آواز خواندند بیشتر مردگونه آواز خواندند که به ردیفشان همچنان در این روزها نیز اشاره و اتکا می شود ولی از دوره ای که زنان زن گونه آواز خواندند ما دیگر استنادی به روایت یک خواننده زن در آواز نداریم که از حوالی سالهای 1340 این اتفاق شروع شد و بالعکس رشد مردها در ترانه و تصنیف خوانی از سالهای 1360 باعث عدم رشد اجتماعی موسیقی با کلام اصیل ایرانی و مقبولیت آثار ضربی موسیقی اعم از تصانیف و ترانه در جامعه شد.
20 سال تفاوت تشریحی عدم تناسب در زمان و عدم تقارن در شیب صعودی و نزولی خوانندگان زن و مرد در آواز خوانی و ضربی خوانی آسیب بزرگی به هنر خواندن در موسیقی ایرانی زد که عنوان این مقاله کنایه ای به همین فقدان است.
از سال 1360 آوازهای زنانه و ضربی های مردانه بزرگترین آسیب محتوایی به رپرتوار موسیقی با کلام ایرانی را وارد کرده است که همین عیب درونی چهره بیرونی موسیقی مردمی ما را مخدوش نمود و توده عامیانه جامعه ناخودآگاه از موسیقی اصیل ایرانی دور و دورتر شدند و موسیقی پاپ که می توانست حتی بصورت غیرمجاز و زیرزمینی با رنگ صوتی همگن با ذائقه نسل هم نسل خود بدست مردم برسد توانست پایه ذائقه شنیداری عام و حتی خاص را تصاحب و تصرف عدوانی کند.
آواز خوانی با فراسنج های مردانه با محورهای تقطیع و آکسان گذاری نشانه گذاری می شود و ناخودآگاه در ذهن یک ایرانی ادب آشنا مقبول می افتد و ضربی خوانی با فراسنج های زنانه با محورهای ضرب پروری و کرشمه خوانی در ذهن هر ایرانی ، که پیشینه های فرهنگی اصوات قومی در ضمیر ناخودآگاهش محفوظ و مضبوط است ، مقبول می افتد.
عناصر تقطیع و آکسان گذاری در آواز قدما که در زنانی همچون قمر و روح انگیز و چند نفر محدود دیگر در آن روزها دیده شده تنها رمز مقبولیت در آواز ایرانی است که در این سالها می توان مهم ترین دلیل آواز گریزی نسل امروز را در ضعف تقطیع و فقدان آکسان های حس برانگیز و محرک عواطف مخاطب دانست که همین نکته مهم باعث شده است نه تنها زن آوازخوان ، بجز چند چهره آوازدان و مدرس آواز در زنان امروز ، کم و محدود داشته باشیم بلکه مردها نیز در آوازخوانی بی جذب و جاذبه شده اند که غزل خوانی و آواز خوانی را از دست داده ایم و حتی دوره گردها و دست فروش های ما نیز تبلیغ گیرایی نمی خوانند.
و مهم ترین موضوع این تحقیق من که با بالغ بر 50 اثر و نمونه صوتی در آینده ای نزدیک در برنامه ای اجرا و ارائه خواهد شد آسیب بزرگ عدم حضور زنان در ضربی خوانی ها یعنی ترانه و تصنیف در چهار دهه اخیر است که این آسیب بر اساس مصوبات دفاتر نظارتی و اجرایی موسیقی در نهادهای مرتبط به شاکله موسیقی اصیل ایرانی وارد شده است که برای جبران آن همت و تلاش جدی و طرح های چند فوریتی لازم داریم.
اینکه من با اشاره ای اندکی طنز در عنوان این مکتوب گفتم که ضربی خوانی بدون زنان مرد نمی شود و مجرد می ماند کنایه ای است که باید تفکر عمیقی همراه با خنده تلخی بر لبان همه ما نقش ببندد که چرا با این همه کلاس آواز و هنرجو و خواننده و صنعت مدرن سرقت و عاریت در آثار بزرگان موسیقی ایران که در انواع فضاهای مجازی و حقیقی شاهدیم هنوز یک اثر دل انگیز نشنیده ایم و صداهای نسل امروز نمک ندارد و بقولی خوانندگان مرد و زن ما بیان گرم یا همان دهان گرم را ندارند؟
این بحث شروعی است بر یک طرح تحقیقی با نمونه های مختلفی که مردان و زنان آثار مشابهی را در ضربی ها خوانده اند ولی اجرای خواننده زن موفق تر و ماندگار بوده است که شاید تلنگر بیداری برای نهادهای سیاست گذار و مانع اجرای بانوان در صحنه های موسیقی حرفه ای اصیل ایرانی باشد و امیدوارم سایر زنان موسیقی نسل امروز که می خوانند همت کنند و با اینگونه مقالات و تحقیقات تحلیلی و تطبیقی و مقایسه ای آسیب جدی عدم حضور صدای زنان در موسیقی با کلام ضربی های اصیل ایرانی را با هم فریاد بزنیم تا شاید موثر باشد و موانع سد راه خوانندگی زنان در موسیقی از این هنر شریف و فاخر ، تا هنوز نیمه جانی در ترانه و تصنیف ایرانی باقی است ، بتسریع رفع شود و این کاروان همچنان تداوم یابد.انشالله
موسیقیدان–خواننده و نوازنده