موسیقی فارس- سارا صادقی؛ علیرضا ایرانی نژاد مدیرروابط عمومی گروه «ساکن روان» ضمن تشریح برنامه های این گروه در گفتگوی کوتاه با موسیقی فارس از نگاه گیشه ای هنرمندان، سود جویی تهیه کنندگان واجرای کافه ای هنرمندان سخن گفت.
برنامه های گروه «ساکن روان»
در سال گذشته گروه ساکن روان دو کنسرت برگزار کرد بعد از این جریان تصمیم گرفته شد که فعالیت های این گروه گسترده تر شود ؛ ایده آل ما این است که هر فصل کنسرتی داشته باشیم . در حال حاضر روی شهرهایی چون رشت ، تبریز و اصفهان تمرکز کرده ایم.
احسان غلامی بیرقدار (خواننده) و بصیر فقیه نصیری( پیانیست وآهنگساز) از مهره های اصلی گروه ساکن روان هستند که در حال حاضر روی قطعات تازه آلبوم و آهنگ هایی که قرار است اجرا شود تمرکز کرده اند؛ جزئیات آن به زودی اعلام خواهد شد.
فعلا گروه ساکن روان روی آلبوم تازه اش کار می کند ؛ زمانیکه به این کیفیت برسد که می تواند اثری را منتشر کند قطعا این کار را انجام خواهد داد.
نگاه گیشه ای به هنر
مدیر روابط عمومی گروه «ساکن روان» از نگاه گیشه ای هنرمندان گفت: هنرمندانی را می بینیم که نگاهشان به هنر گیشه ای شده است ؛ برای آنها مهم نیست چه کاری را ارائه کنند تنها ترجیح می دهند گیشه را پر کنند وخوب بفروشند ؛ تهیه کنندگان هم در این میان بازی تجاری انجام می دهند. ساکن روان گروه هنری است که ترجیح می دهد جدی تر کار کند و از بیزینس دور باشد؛ چرا که آفرینش هنری خریدنی نیست .
سود جویی تهیه کنندگان
گروه ساکن روان اسپانسری ندارد چون حاضر نیست به هر قیمتی اسپانسر بگیرد. تمام کارها با هزینه شخصی گروه تامین می شود البته شرکت پیانو هفت هم به مدیریت بصیر فقیه نصیری این گروه را حمایت می کند .
جامعه موسیقی ما دچار بیماری به نام تهیه کننده شده است اینها دلالانی هستند که با بیزینس به فکر بازگشت مالی هستند به خاطر دارم در جمعی حضور داشتم در آن لحظه تهیه کننده ای گفت اگر کاری بازده 50 میلیونی نداشته باشد آن را قبول نمی کنم.
برخی از گروه ها در سال با 12 اجرا 4 آلبوم منتشر می کنند سوال من این است که آنها با چه کیفیتی این کارها را تولید می کنند ؛ این موضوع نشانگر آن است که اسپانسرها به بازدهی خود فکر می کنند . هنرمندی که حاضر باشد شخصیت هنری ونگاه زیبایی شناسی خود را یعنی کیفیت کارش را فدای کمیت کند از نظر من هنرمند نیست .ساکن روان تا کنون تصمیم گرفته اینگونه نباشد ، ازدلایلی که مدیر برنامه این گروه شدم این است که با هنرمند روبه رو هستم نه دلال !
شاید در شهر ما 100 گروه در سبک های مختلف فعالیت داشته باشند ولی چون واسطه دلال صفت ندارند محکوم به فنا هستند.
اجراهای کافه ای
چرا هنرمندانی که زمانی از بیانگذاران موج نوی موسیقی ما بودند الان باید راضی به اجرا در گالری های هنرهای تجسمی شوند ! اجرای کافه ای از کجا آمده ؟ پُز روشنفکری را چه کسی به ما یاد داده است؟
اگر به هنرمندانمان ارزش وفرصت دهیم که در جایی ارزشمند هنر خود را عرضه کنند اجرای کافه ای وجود ندارد . آنهایی که باید حمایت کنند کجا هستند!سرمایه ای که باید صرف موسیقی شود در اختیار جماعتی است که سمسار صفت هستند.
چرا معیارهای نقد وزیبایی شناسی ما توسط دلالان تعریف می شود !جایگاه نقد هنری کجا است ، چون در پی ادامه حیات هستیم این جایگاه را کم کم از دست می دهیم.