موسیقی فارس_ ساراتقی نژاد: مهدی بنیاب متولد ۷ اردیبهشت ماه ۱۳۷۰و در اهواز به دنیا آمده است. فارغ التحصیل مهندسی عمران و ۱۵ سالی میشودکه در زمینه موسیقی در شهر خودش ( اهواز ) فعالیت میکند. موسیقی را با سنتور نزد استاد علی سرخش آغاز کرده و پس از آن در کلاسهای آواز وکر استاد جعفری زاده حضور داشته است. وی سپس گیتار را نزد استادش رضا محبی آموخته است و نزد استاد صفا آلبوشکه تکمیل کرده است. بعد از آن با چند تن از دوستان اقدام به تشکیل گروهی آنپلاگ کرد که آن زمان در اهواز وجود نداشت و اجراهای گروه های موسیقی بسیار محدود بود. بیناب برای نخستین بار اجرای کافه ای را آغاز کرده که با استقبال زیادی روبرو شد .
گفت و گوی خواندنی با مهدی بنیاب به عنوان کسی که برای اولین بار موسیقی آنپلاگد در اهواز شروع کرده است را میخوانید:
به عنوان کسی که اولین گروه آنپلاگد را در اهواز راه اندازی نموده، تعریف شما از موسیقی آنپلاگد چیست؟
ابتدا اجازه دهید کمی راجع به این موسیقی توضیح دهم معنی لغوی موسیقی «آنپلاگد» یعنی «از پریز کشیده شده» یعنی تمامی سازهایی که وجود دارد تماما آکوستیک و کار دست است وبه عقیده من کار را بسیار زیبا و دلنشین میکند. البته تشکیل این گروهها به ظاهر ساده ولی بسیار مشکل است چون هماهنگی گروه کار بسیار مشکل و تمرین زیادی را میطلبد. متاسفانه امروزه مدل بسیار سخیفی از آن را در کافه ها شاهد هستیم که بیشتر اجرای موسیقی جشنی میکنند که به عقیده من با ماهیت و اصالت این موسیقی همخوانی ندارد.
شما به عنوان یک خواننده و موزیسین چه نقص ها و کاستی هایی را در موسیقی محل زندگی خود یعنی خوزستان میبینید؟
درحال حاضر بزرگترین کاستی و نقص در موسیقی استان کشف و پرورش استعدادهاست. متاسفانه برای این منظور ارگان یا نهاد مشخصی وجود ندارد. خیلی از آموزشگاه ها و استدیو ها به صورت خودجوش و غیر استاندارد اقدام به فراخوان برای تست صدا میکنند و دیده می شود که خروجی خاصی هم ندارند.
متاسفانه جوری شده که هر آموزشگاه و استدیو که نیاز به پول دارد، از طریق پیج اینستگرامی اقدام به فراخوان تست خوانندگی و بابت هر تست از داوطلبان تقاضای پول میکنند .اغلب داوران آنها نیز افراد ناشناس هستند و جایزه نفر اول هم معلوم است یک قطعه از فایل های آرشیوشان به صورت بسیار بی کیفیت منتشر و تقدیم میکنند! و هیچ نظارتی هم روی همچین آزمون هایی وجود ندارد .
*خوب چه ایرادی دارد؟ مگر نه اینکه یک جور استعدادیابی به حساب میآید؟
این کار از نظر من نوعی کلاهبرداری محسوب میشود. جالب است این اواخر رستورانها هم به این جمع اضافه شدهاند و برای جلب مشتری و بالا بردن پیجشان اقدام به برگزاری این مسابقات میکنند و از داوطلبان درخواست فرستادن ویدئو میکنند. معیار انتخاب اکثرشان هم لایک بیشتر است. یعنی هر ویدئویی که بیشتر لایک بگیرد آن فرد برنده مسابقه است! نکته قابل تاسفتر اینجاست که ممکن است نوجوانان و جوانان این مسابقات را جدی بگیرند و بازنده شدن در آن را شکستی بزرگ تلقی کرده و کلا قید موسیقی را بزنند.
سال گذشته یکی ازین رستورانها پا را از این هم فراتر گذاشت و فراخوان تست خوانندگی به صورت حضوری داد و برای ای منظور ، داورانی را نیز تعیین کرد که نه تنها در کارشان استاد نبوده بلکه خودشان پر از ایراد بودند که با واکنش شدید بنده و انتشار اعلامیه ای خداراشکر تعطیل شد و آن را برگزار نکردند.
خودتان را تا چه حد یک خواننده و یا موزیسین میدانید؟
امروزه تعریف خوانندگی و موزیسین بودن با گذشته بسیار متفاوت است و پا گذاشتن در مسیر حرفه ای و درآمد زایی بسیار طاقت فرسا است. راههای بسیار عجیب و غریبی دارد که در آن راه ها تنها چیزی که مهم نیست هنر و صدا است. یکی از این راهها شرکتهای فرهنگی هنریاند که باید از شما حمایت کرده و با شما قرارداد ببندند و برای بستن این قرارداد ملاک های عجیبی دارند. از درخواست پول های کلان گرفته تا وادار کردن موزیسین به کارهایی که اصلا در شان موسیقی نیست . من خودم طی این همه سال از برخورد با این افراد(کسانی که قرار است به اصطلاح خواننده را بالا ببرند) تجربیات جالبی دارم .
*کمی از این تجربیان بگویید.
آنها در اولین برخورد از شما طلب پول میکنند. شخصی به من گفت برای این که مدیر برنامه ات شوم باید فلان مقدار پول بدهی تا راههایی را برای بالا رفتن به تو یاد بدهم. پرسیدم چطور این کار را میکنی؟ گفت بگذار رک بگویم من نه کاری با هنر دارم و نه صدا برایم اهمیت دارد. بلکه نگاه میکنم یه خواننده تا ببینم چند می ارزد؟ گفت تو به من یکی را بده که فقط لال نباشد من او را بالا میبرم . شخص دیگر می گفت باید خاص باشی! یعنی کاری کنی که قبل از آلبوم رسمی ات دیده شده باشی. مثلا کاری کن که در فضای مجازی سروصدا کند. مثلا یکگروه کثیف با لباس های پاره و چرک تشکیل بده و در جایی کثیف بخوان تا یک خواننده مطرح تو را پست کند. یا در ترانه هایت از گلویت صدای اگزوز در بیاور تا کارت خاص به نظر برسد و بفروشد.
وقتی با پاسخ منفی من روبروشدند گفتند به سلامت!
آدم این چیزها را که میبیند به کل پشیمان میشود و ترجیح میدهد همینجور با دست خالی کج دار مریز طی کند و تن به خیلی چیزها و مطرح شدن با این کارها ندهد. امروزه هر کسی میتواند خواننده باشد هر کس در اینستگرام فالوئر بیشتری داشته باشد بیشتر خواننده است. سبک موسیقی هم توسط پیجهای اینستاگرامی و فضای مجازی تعیین میشود و طوری شده که در هر جلسه ای یا جمع موسیقی ادمین های پیج های اینستگرامی در صدر مجلس مینشینند و تعیین تکلیف میکنند برای خودشان خواننده و سبک میآورند و هر موسيقى من درآوردی را به راحتی «تلفیقی» میخوانند و به هیچکس هم پاسخگو نیستند .فضا جوری است که اگرجایی کسی از من بپرسد کارت چیست باید بگویم گلاب به رویتان خواننده ام !
چون میدانم شما فعالیت هایی در بحث موسیقی خیابانی داشتید، از شما میخواهم که توضیحی راجع به سبک و سیاق این موسیقی بدهید؟
موسیقی خیابانی یا باسکینگ (busking) مبحثی بسیار مهم است. نوازندگی خیابانی عملی فروتنانه و درعین حال، شجاعانه است که شهامت بسیاری میطلبد. نوازندگی خیابانی، آزادسازی انرژی موسیقی در فضای شهری است و موزیسین های بزرگ و نامدار زیادی در دنیا اجرای موسیقی خیابانی کرده اند. کلا موسیقی خیابانی به دو دسته تقسیممیشود ۱-موزیسین هایی که ازین طریق میخواهند حرف خود را به گوش مردم برسانند ۲- موزیسین هایی که از این راه کسب درآمد میکنند.
اما در شهرما (اهواز) تعریف این نوع موسیقی متفاوت است و متاسفانه هنوز برخی به موزیسین های خیابانی به چشم گدا نگاه میکنند که بسیار درد آور است . خیلی ازاین بچه ها رویشان نمیشود کنار خیابان ساز بزنند و برای اینکه کسی آنها را نشناسد، کلاه، عینک و یا ماسک میزنند که درد آور است. جای خاص و محلی برای آنها در شهر تعبیه نشده و اکثر آنها دائما تغییر مکان میدهند و از این بابت بسیار مشکل دارند . در بیشتر کلان شهر های دنیا روزی به نام روز « موسیقی خیابانی» نامگذاریکرده اند و جشنواره های گوناگونی با حضور نوازندگان خیابانی برگذار میشود. ارائه این نوع موسیقی به جو روانی و زیباسازی شهری بسیار کمک میکند و انرژی و جو روانی بسیار مثبت در شهر ایجاد میکند. در نظر بگیرید خانواده ها با حداقل بودجه و حتی مجانی میتوانند لحظاتی در پارک یا حتی محله خود در کنار هم از موسیقی لذت ببرند چه چیز ازاین زیباتر؟ متاسفانه خیلی ازین بچه ها روزگار خوبی را نمیگذرانند و این در حالی است که میتوان با یک برنامه ریزی و سازماندهی ساده از این موسیقی و این موزیسین ها در جهت بسیار مثبت بهره برد . من بارها گفتهام محل هایی برای این بچه ها تعیین کنند و آنها را سازماندهی کنند. برای آنها مجوز یا کارتهایی صادر کنند و به نحوی به آنها و وجودشان رسمیت ببخشند. فقط کافیاست مسئولان محترم استان کمی همکاری کنند. مطمئن باشند اتفاقات خوب و جو بسیار مثبتی در شهرمان ایجاد میشود و به امنیت روانی و انرژی مثبت مردم بسیار کمک میکند. من حاضرم تمام این دوندگی ها و هماهنگی ها را انجام دهم و برای رسمی شدن این موسیقی و سر و سامان گرفتن این بچه ها به هر جایی که لازم است بروم و حتی خودم اولین موسیقی خیابانی رسمی اهواز را در هر سطحی و هر محله ای که مجوز بدهند اجراکنم .از اساتید شهر هم دعوت کنم که یک اجرای خیابانی (حتی تک نفره) برگذار کنند تا این تابو شکسته شده و این موسیقی رسمیت پیدا کند .
و سخن پایانی:
به امید روزهای خوب برای شهر و استان پر افتخارمون و امیدوارم موسیقی ما به جایگاه واقعیش در کشور برسد.