موسیقی فارس: محمدرضا ممتازواحد | قطعهی «بال پرواز (وطن)»، قطعهای غنایی است که بارقههای حماسی در بافتِ ملودیک آن، محسوس و مسموع است. اورتورِ قطعه که متأسفانه بهدلیل پخش دکلمه، کیفیت شنیداری مخاطب نسبت بهخود را دقیق و متمرکز نساخته است، دارای حالت بهخصوصی است که با لحنِ بیانیِ لیریک (Lyric)، آهنگوارهای اِپیک (Epic) را در درون خود چون آتشی زیر خاکستر دارد که در فرازی از قطعه که در ادامهی نوشتار بدان اشاره خواهد شد، حماسه از آن زبانه خواهد کشید. این نگاهِ بینابینِ غنایی و حماسی در مهندسیِ ساخت قطعه توسط آهنگساز آن «محمدجلیل عندلیبی»، بسیار تأملبرانگیز است.
میدانیم که قریببهاتفاقِ آثار ملی- میهنی دارای تِممایهای حماسی هستند اما در اواخر دههی ۱۳۵۰ خورشیدی، اثر “گلهها (وطن)” (با برگردانِ “ای وطن! ای ریشهی من، عشق من، اندیشهی من/ گور من! گهوارهی من، قلب پاره پارهی من”)، توسط “جهانبخش پازوکی” براساس سرودهای از “اردلان سرفراز” و با تنظيم “مجتبی میرزاده” ساخته و پرداخته شد که در زُمرهی اولین آثار تغزلی و عاشقانهی ملی- میهنی در نیمه دوم سدهی چهاردهم خورشیدی بود. شادروان “گُلپا”، هم در اجرای این اثر و هم اثر دیگری با مضمونِ وطن (با برگردانِ “وطن ای عزیزترینم دل من تنگه برات/ گریهی من غریب یه جور آهنگه برات”) شعر و آهنگ از “فضلاله توکل”، عاشقانههایی را براساس ملودیهای پازوکی و توکل اجرا کرد که بعدها توسط دیگر موسیقیدانان تداوم یافت و نگاه بهساخت و پرداختِ آثار وطنی، از حماسیِ صِرف به غنایی تغییر یافت.
جلیل عندلیبی در اوایل دههی ۱۳۶۰ خورشیدی با ساخت قطعهی “میهن ای میهن” (با مطلعِ “تنیده یاد تو در تار و پودم، میهن ای میهن/ بود لبریز از عشقت وجودم، میهن ای میهن”) برپایهی سرودهای از “ابوالقاسم لاهوتی” بهابتکاری دست یازید که در تاروپودِ غناییِ فواصلِ ملودیاش، گِرههایی از حماسه نیز نقش بست و جلوهپرداز شد. این طرحِ آهنگین پس از حدود چهار دهه، در اثر دیگری از عندلیبی بهنامِ “بال پرواز” (البته مطابق با روحِ زمانه و تغییر و تحولاتِ جامعه) و این بار برپایهی ابیاتی از “جانان”، پدیدار شد.
اجرای وُکال اثر توسط خوانندهی خوب و خوشآتیه «مسعود رزاززاده» صورت گرفته که بسیار قابل تأمل است. اجرای پُرحسوحال خواننده بهویژه تحریرها و خُردهتحریرهای او بالاخص در پایانِ مصاریعِ دوم ابیاتِ تصنیف، بهملاحت و فخامت اثر افزوده است. رزاززاده در فرازِ “وطن ای بال پروازم، سرانجامم سرآغازم”؛ حالت حماسهواری که در بدو نوشتار بهآن اشاره شد را از آتشِ زیرِخاکستر در اورتورِ قطعه، بهآتشی زبانهکشیده بَدَل میسازد. اجرای مِتر آزاد همین بند بهصورت آواز، مکمل روند تغییر لحنِ بیانی او است.
در اغلب آثار تصنیفیِ جلیل عندلیبی، قطعه آوازی بهصورت سُلو گنجانده شده که تمهید بسیار خوب و مؤثری جهت جلوهگری آواز در این وانفسای بیتوجهی بهآواز ایرانی است. برراقم این سطور پوشیده ماند که در اینگونه آثار، اجرای آواز نیز توسط مصنف (آهنگساز) طراحی میشود یا خیر؟ بههر صورت، اگر طرح اولیه نیز از جانب آهنگساز دیکته شود باز هم حُدود و ثُغورِ آوازخوان و خواننده در بسط و پرورش جملهبندیهای شعری و تحریری، بیتأثیر نخواهد بود کمااینکه، تحریر لنگرانداز بسیار زیبای بعد از اجرای شعر در آواز، در زُمرهی مهارتها و توانمندیهای خوانندگی و آوازخوانی است. البته این نکته را نباید فراموش کرد که یکی از مهمترین تجارب هنری هر آهنگساز و در این نوشتار بهطور اَخَص جلیل عندلیبی، گرفتن بهترین سونوریتهی صوتی و آوازی از خواننده (و همچنین بهترین سونوریتهی سازی از نوازندگان) است؛ درست همانند کارگردانانِ تئاتر و سینما که گرفتن بهترین بازی از بازیگران، در زُمرهی بالاترین فنونِ کاردانی آنها است.
درخصوص دکلمهی ابتدای قطعه، شعر منتخب جهت دکلمه از سرودههای «محمدعلی بهمنی» است؛ راقم این سطور متوجه ارتباط محتوایی و مضمونی بین ابیات بهمنی با ابیات سرودهی تصنیف نشد و ضمن احترام بهاحساس خوب و والای دکلماتور (بانو «نگین ضیایی»)، بهعقیده نگارنده بهتر بود که این دکلمه با ابیاتی مرتبطتر اجرا میشد و در ابتدای نوشتار هم عنوان شد که دکلمه، مانع از تمرکز مخاطب نسبت بهاورتور بسیار جذاب قطعه شده است. بهعنوان پیشنهاد میشد که این دکلمهی پُرحسوحال بهجای مقدمهی قطعه در مؤخرهی آن گنجانده شود. البته تمامی موارد مطروحه از منظر نگارشی و پژوهشی عنوان گردید و بایستی متخصصان و زُبدگان هنر آهنگسازی در این خصوص اظهارنظر بفرمایند.
جلیل عندلیبی در پروژههای اخیر و فراخوانهایش درخصوص معرفی چهرههای جدید آواز ایران، کاری کرده است کارستان؛ بهگونهای که اگر اغراق نباشد عندلیبی بهتنهایی در مقام یک وزارتخانه و یا یک نهاد متولی فرهنگی- هنری ظاهر شده و چهبسیار چهرههایی که در این سه چهار سال اخیر با کوشش خستگیناپذیر او، مجال یافتند که بیشتر دیده شوند. صداهایی خوب و گاهاً استثنایی که در فضای سرد حاکم بر رسانههای جمعی و با بیاعتنایی و بیالتفاتی متولیان فرهنگی هنری کشور، این توفیق را نیافته بودند که بهصورت کلان، مورد اقبال جمعی واقع شوند. جلیل عندلیبی را باید بیش از پیش پاس داشت. تاریخ در مورد او قضاوت خواهد کرد.
علاقمندان برای شنیدن اثر “بال پرواز” میتوانند بهصفحهی koronmusic در اینستاگرام مراجعه کرده و از طریق لینک زیر، این اثر را بشنوند:
https://www.instagram.com/reel/C6eM5QBM2WS/?igsh=b2UyMmg1aHcybDEz