موسیقی فارس-محمدرضا ممتازواحد – درخصوص بررسی روند موسیقی در سنهی ۱۳۰۰ خورشیدی، ابتدا بایستی بهیکی دو دههی پیشتر از آن نگاهی داشت.
• جنبش بیداری ایرانیان
از ابتدای سال ۱۲۸۰، جنبش بیداری ایرانیان شکل گرفت که نهایتاً در سال ۱۲۸۵ به”انقلاب مشروطه” انجامید. یک سال قبل از آن یعنی سال ۱۲۸۴ نخستین ضبط رسمی صفحه در ایران صورت گرفته بود و این احتمال و انتظار میرفت که با وقوع انقلاب مشروطه و البته وقایعِ پس از آن چون “استبداد صغیر”، این حامل صوتی نوپا بهمثابهی رسانه و با آرمانهای آزادیخواهانهی هنرمندان و روشنفکران همسو شود.
در این دوران فعالیت سه هنرمند بیش از دیگران خودنمایی میکند: «درویشخان»، «ملکالشعرای بهار» و «عارف قزوینی».
حال در آستانهی قرن جدید (یعنی قرن چهاردهم خورشیدی)، وقوع جنگ جهانی اول و پیامدهای پس از آن و همچنین رواج کنسرتها و گاردن پارتیها، فضای فرهنگیِ آن روزگاران را تحتالشعاع قرار داده بود. در سوم اسفند ۱۲۹۹ و با کودتای “رضا میرپنج (سردارسپه)” و “سیدضیاء” میرفت که سال جدید و بهتبع آن، قرن بعدی با اتفاقات غیرمنتظرهای مواجه شود.
• درآستانهی قرن جدید
بهار ۱۳۰۰ سردارسپه به وزارت جنگ منصوب شد. بیکفایتی آخرین حاکمان قاجار همراه با فراگیری بیماریهای واگیردار و از دست رفتن بیش از نیمی از نفوس ایران، نارضایتی روشنفکران و مردم و حامیان مشروطهی ناکاممانده را بههمراه داشت. سدهی پرمسئلهی ۱۴ خورشیدی را از چند جهت بایستی مورد تعمیق و تدقیق قرار داد.
• تنوع نسلی
نخست تنوع نسلی است. ورود بهتجدد، تحولات اساسی را درخصوص شهروند ایرانی و همچنین ساختار، چگونگی معیشت و حتی سبک زندگی وی بهوجود آورد. رضا میرپنج در سال ۱۳۰۲ بهنخستوزیری ایران منصوب شد و در چهارم اردیبهشت ۱۳۰۵ بهسلطنت رسید و تغییر حکومت را منجر گردید. پهلوی اول شعار “ایران نوین” را در سر داشت و البته چندان شعارگونه نیز پیش نرفت و با طرحریزی دوران جدید، آمادهسازیهای لازم جهت جهش کشور از سالها رکود و عقبماندگیِ ناشی از بیکفایتی قاجاریان را بهمنصهی عمل آورد.
• سرعت تحولات
در این برهه، سرعت تحولات بسیار زیاد بود: گسترش نهادهای علمی، اِعمال شیوههای نوین آموزشی، پیش بهسوی هر چه بیشتر شهری شدن، مدرنیزاسیون گسترده آنهم در همه سطوح، افزایش ارتباطات و بهتعبیر بهتر ورود بهعصر ارتباطات، بوروکراسی و دیوانسالاری جدید.
حال تعمیمِ مباحث فوق از کل به جزء و در حوزهی موسیقی کشور حایز اهمیت است: تأسیس اداره کل موزیک در ارتش نوین بهمدیریت «سالارمعزز (مینباشیانِ پدر)»، تأسیس مدرسه موسیقی در سال ۱۳۰۲ بهاهتمام «علینقی وزیری»، تأسیس مدرسه شهنازی توسط «علیاکبر شهنازی»، تشکیل ارکستر سمفونیک بلدیه در سال ۱۳۱۲ که البته بعدها بهارکستر سمفونیک تهران تغییر نام داد و “مینباشیانِ پسر” رهبری آنرا برعهده داشت و سرانجام تأسیس اداره موسیقی کشور (وزارت فرهنگ) در سال ۱۳۱۷.
این اتفاقات که در کمتر از دو دهه بهوقوع پیوست ساختار کهنه و قدیمی آموزش موسیقی در ایران را از مکتب و مکتبداری بهسوی کلاس درس و مدرسه ارتقاء داد بهخصوص با ورود شخصیت تأثیرگذارِ قرن “علینقی وزیری” و با تدوینِ رسمی تئوری موسیقی و نهادینه کردن خط نت بینالمللی حتی فراگیری سنت رسمی موسیقی کلاسیک ایرانی یعنی ردیف موسیقی ملی که اساساً سنتی شفاهی است را در حالتی بینابینِ شفاهی- کتبی معمول و ملحوظ داشت. همانطور که پیشتر نیز اشاره شد پس از مشروطه، برگزاری کنسرت و گاردنپارتیها رواج پیدا کرد و در دو دههی اول قرن ۱۴ خورشیدی با تشکیل ارکسترها و برگزاری کنسرتها تداومِ بیشتری یافت. در این میان کافهها و نایتکلابها نیز گسترش پیدا کرد و بالطبع موسیقی، بهترین خوراکِ اینگونه مجامع و محافل بود.
• حضور رسمی بانوان
در این حین حضور رسمی بانوان نهتنها در عرصه موسیقی که در بیشتر شئوناتِ اجتماعی را نیز نبایستی از قلم انداخت. مشارکت بانوان در حوزه موسیقی تغییر تحولات بیشتری را در فضای موسیقی کشور منجر گردید که نهایتاً بهگسترش موسیقی انجامید.
مدرنیزاسیونِ پیشتر اشاره شده، گریبانگیرِ ارکانِ فرهنگی و از جمله موسیقی را نیز گرفت و نهتنها موسیقی بلکه ساحت کلی ادب و هنر را تحت تأثیر قرار داد.
• عصر ارتباطات
اما با افزایش ارتباطات در این برههی زمانی، ایران رسماً خود را وارد “عصر ارتباطات” کرد. شایان ذکر است درخصوص رسانههای جمعی، چند دههای بود که از عمر “مطبوعات” میگذشت ولی جامعه آن روزگار ایران در پی رسانهای نوینتر بود و همانا رسانه “رادیو” بهترین گزینه شد. ۴ اردیبهشت ۱۳۱۹ و در آخرین سالهای حکومت رضاشاهی، رسانه رادیو افتتاح شد.
جُدا از ابعاد و اهداف کلان متولیان و مسئولان این رسانهی نوپا و از آنجا که سه چهارم برنامههای رادیو، موسیقی بود و با توجه بهفراگیری رادیو در تودهها، موسیقی نیز هر چه بیشتر در لایههای اجتماع نفوذ یافت.
همچنین در کنار رونق رسانههای نوشتاری (مطبوعات) و فزونی روزنامهها و مجلات از حیث تعدد و تنوع، نخستین «مجله موسیقی» نیز در حدود سال ۱۳۱۷ انتشار یافت.
• فُرماسیون اجتماعی
این مهم را نیز بایستی مورد توجه قرار داد که در اوانِ قرن چهاردهم خورشیدی که اجتماع ایران بهصورت کلی با دو طیفِ عوام و خواص سروکار داشت، با مدرنیزاسیونِ ایجاد شده، بهطبقهی اجتماعیِ میانهای رسید که متناسب با قشر متوسطِ جامعه، بسیاری از شاکلههای فرهنگی و اجتماعی آن دیگرگون شد و بهتبعِ آن، آثار و محصولات فرهنگیِ مبتنی بر این طبقهی اجتماعی تهیه، تولید و عرضه گردید. جالب اینکه کمی مانده بهانتهای قرنِ یادشده که البته در جای خود بهآن اشاره خواهد شد، این طبقه از حد وسطِ جامعهی ایران، بهاستحاله دچار گردید و این فُرماسیون اجتماعی، رهآوردِ دو سه دههی نخستِ قرن ۱۴ خورشیدی بود.
• اِشغال ایران در جنگ جهانی دوم
در حالیکه جنگ جهانگیرِ دوم اِشغالِ ایران عزیز را توسط قوای متفقین بههمراه داشت، در سوم شهریور ۱۳۲۰ رضاشاه تبعید و فرزندش “محمدرضا پهلوی” بهسلطنت رسید. در دهه ۱۳۲۰ خورشیدی، رادیو هر چه بیشتر و بیشتر گسترش یافت و در حدود سالهای ۲۷ -۱۳۲۶ دستگاههای ضبط صوت وارد رادیو شد و از آن زمان، رادیو در کنار برنامههای زنده بهسمت برنامههای تولیدی نیز گرایش پیدا کرد. تحول ضبط صدا هر روز متحولتر میشد و حاملهای صوتی جدید وارد بازار ایران میشدند.
• دولت دکتر مصدق
با روی کار آمدن دولت دکتر”محمد مصدق”، التهاباتِ ایرانِ پُرآشوبِ بعد از اِشغال تا حدی فُروکش کرد و با ملی شدن صنعت نفت در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹، ایران آمادهی تغییر تحولات سال ۱۳۳۰ و سالهای بعدیِ دههی پیشِرو شد.
آرمانها و اهدافِ ناکام مانده از انقلاب مشروطه با دولت دکتر مصدق و جبهه ملی ایران قوت گرفت ولی با کودتای ۲۸ امرداد ۱۳۳۲، رشتهی تمام امیدها گسسته شد. غمی عجیب و حزنی عمیق، ایرانِ آن روزگار را در برگرفت و متولیان هنری آن عصر سعی در آرامسازی جامعه با تزریقِ آرامبخشِ هنر (از جمله شعر و موسیقی و …) داشتند. برنامهی «موسیقی ایرانی» و بهویژه برنامه «گلها» در رادیو ایران و همچنین سینمای آن دوران و میل بهلَختی و بیغمی و سرخوشی، گویا علاجِ روحیهی جمعیِ وامانده و جامانده از مشروطهخواهی و ملیگرایی بود. ادامه دارد …