موسیقی فارس – محمدرضا ممتازواحد – بعد از ورودِ “غلامحسین بنان” بهعرصه آواز بهویژه در نقطهی عطف تاسیس رادیو که حقیقتاً یکی از نقاط عطفی است که بنیانهای زیباییشناسی شعر و موسیقی را تحت تاثیر و مورد دگرگونی قرار داد؛ امتدادِ آن نحلهی فکری در دههی سی هجری خورشیدی، بهصورت گونههای دیگر آوازی – بهویژه در حوزه آواز توده مردمی – ، بروز نمود. در این میان از حضور جریانسازانی چون “حسین خواجهامیری (ایرج)” و “اکبر گلپایگانی (گلپا)” نمیتوان غافل بود.
پس از این دو آوازخوانِ موثر، آوازخوانانِ دیگری نیز با سبک و سیاق و یا راه و روشِ آوازی خود پا بهمیدان آواز نهادند که از جمله معروفترینِ آنها میتوان به “نادر گلچین”، “هوشمند عقیلی”، “جمال وفایی”، “بهرام گودرزی”، “محمد منتشری” و…. اشاره کرد که هر یک بهفراخورِ تفکر و نگرشِ آوازی خود، آواز تودهی مردمی را پیش بردند.
درخصوص هنرمندِ پیشکسوت «هوشمند عقیلیمهر» (متولد ۱۰ امرداد ۱۳۱۶- آبادهی استان فارس)، نکتهای که بیش از هر چیزی حایز اهمیت است تنوعِ اجرایی وی در گونهها و استایلهای متنوع و ملونِ موسیقی است. اما آن چیزی که موردنظر این نوشتار است، رویکرد هوشمند عقیلی بهآواز ایرانی است.
«آموزش ردیف آوازی موسیقی ایران بهاهتمام هوشمند عقیلی»، خود نمونهی مستند و مستدلی است که براساس آن میتوان راه و رسمِ آوازی هوشمند عقیلی را بهبحث و نظر پرداخت. هوشمند عقیلی بهرهمند از محاضرِ “تاج اصفهانی”، “محمود کریمی” و “اسماعیل مهرتاش” است. برآیندِ تحصیلات و آموختههای موسیقی او در بینابینِ دو کانون آوازی اصفهان و کانون آوازی تهران، هر چند در لحن و بیانِ آوازیاش بیتاثیر نبوده ولی آنچیز که در آوازِ وی بیشتر مسموع و محسوس است، شیوه و سبکِ آواز تهرانی است.
با مطالعه و شنیدنِ روایت آوازی هوشمند عقیلی بهنکات قابل توجهی برمیخوریم. بهعنوان مثال؛ در ردیف دستگاه ماهور و در هنگام اجرا و روایتِ گوشه “داد”، عقیلی این گوشه را با بیانِ ملودیکِ منحصربهفردی از مرحوم پدر بزرگوارش ادا و اجرا میکند که اصالت و قدمتِ روایت کاملاً مشخص است. همچنین درهنگام اجرای گوشه “فِیلی” بر روی بیت “دلم ز پرده برون شد کجایی ای مطرب/ بنال هان که از این پرده کار ما بهنواست” در هنگام مواجهه با واژهی “نوا”، طرحمایهی ملودیکِ مُدِ مبنای نوا را ادا و اجرا مینماید که هنرجو را بهغیر از توجه بهمضمونِ واژگانی و مفهومیِ شعر، با مُدگردی و مُدولاسیون نیز آشنا میسازد.
هوشمند عقیلی، در هنگام اجرای روایت خود گاه با توضیحاتش، نکات تکمیلی را نیز یادآور میشود. بهعنوان نمونه در هنگام اجرای گوشه “نیریز” نکاتی را رهنمون میگردد که دالِّ بر توجه بهگوشههای بهاصطلاح غیرمُدالِ ردیف موسیقی ملی است تا هنرجویان با بهکارگیری مناسبِ امثالِ این گوشه در فضاهای مُدالِ مختلفِ دستگاهی، حسوحالهای گاه متفاوتی را بهگوش مخاطبان طنینانداز سازند.
نکته جالب توجه اینکه بهغیر از معدود گوشههایی چون “طوسی”، “خاوران”، “نصیرخانی” و…. سایر اشعارِ گوشهها و تکهها، تازگی دارد و مسالهی مهم دیگر آنکه هوشمند عقیلی، منبع و ماخذِ روایتِ برخی گوشهها مانند خاوران را نیز ذکر مینماید که درخصوص رسالتِ مهمِ امانتداری، شایان اهمیت است.
بهرهگیری از مولفهها و تمهیدات هنری جهت انگیزش و تحریکِ شنیداری مخاطب (بهویژه مخاطبِ مهمّ هنرجو!) در این روایت آوازی، شایان بحث و بررسی است. بهعنوان مثال، اجرای گوشه “ساقینامه” که با ارکستر اجرا گشته و ضمن آموزش بههنرجو، در میان روایتِ راوی (هوشمند عقیلی)، تنوعِ شنیداری را با یک قطعهی ریتمیک با متر معین (در بینِ قطعاتی با متر آزاد) موجب و موجد میسازد و همچنین حُسن ختام روایت دستگاه ماهور، اجرای اثرِ خاطرهانگیز “مرغ سحر” با ارکستراسیونی مدرن نیز برگرفته از یکی از آثار پیشتر اجرا شده هوشمند عقیلی است که خستگی شنیداری را در شنونده باقی نمیگذارد.
هوشمند عقیلی بهدلیل پرهیز از اطناب و اطالهی روایت، گوشههای خانوادهی “راکها” را در ردیف دستگاه ماهور اجرا نکرده و هنرجو را دعوت میکند که این گوشهها را در ردیف دستگاه راستپنجگاهِ روایت شدهی وی بشنود.
در این روایت بهرهگیری از ساز، بسیار حساب شده است. در بیشتر درآمدها (مُدهای مبنا (اسعدی، ۱۳۹۲) یا مقاماتِ سردستگاه (تهماسبی، ۱۳۹۶)) که حایزِ اهمیت آموزشی فراوانی است، نغمات سازِ تار بهنوعی Melodic’s Pattern (ساکت، ۱۳۹۵) و یا پَتتِرنِ ملودیکِ الحان را بهانضمامِ اجرای راویِ آوازخوان، بهتر و بیشتر در ذهن هنرجویان ملحوظ میسازد.
هوشمند عقیلی حایز صدایی با مولفههای کیفی و کمی خاصِ خود است. صدایی با بُرد مشخص و معین که از لحاظ کوآلیتهی صوتی، مکانیسمِ تولید و استخراج صدای وی تا حدی بر کیفیت آوایی ایشان تاثیر داشته و تحلیلِ این مهمّ برعهدهی متخصصان علم فونولوژی (آواشناسی) است. اما بههر حال، از آنجا که وی خوشخوان و حایز صدای خوانندگی است، روایت آوازی وی، مخاطب را از مواجهه با یک روایت خشک و فیکس شدهی معمول، باز میدارد.
در برخوردِ اول با روایت آوازی هوشمند عقیلی، گوشِ آشنا بهروایاتِ ردیف آوازی بهیادِ روایت آوازی محمود کریمی میافتد ولی بنا بهدلایلی که شرحش رفت و از این پس نیز خواهید خواند – بهزعم راقمِ این سطور – روایت آوازی هوشمند عقیلی، روایتی بالاستقلال و منحصر بهخود میباشد.
نگارنده تا پیش از آشنایی با روایت آوازی هوشمند عقیلی معتقد بود [و البته هنوز هم هست] که بهترین روایت آوازی برای فراگیری هنرجویان در وهلهی اول، روایت آوازی “محمود کریمی” و سپس روایاتِ آوازی “حسن کسائی” (اجرای رادیویی نیمه اول دهه پنجاه خورشیدی)، “محمد منتشری” و “داود فیاضی” است. پس از آن و ضمن آمادگی بیشتر، هنرجو میتواند از روایاتِ آوازی “عبدالله دوامی” (اجرای مختصر اما فنی همراه با تارِ “محمدرضا لطفی” و روایت مفصلِ نتنگاری شدهی “فرامرز پایور” با اجرای “محسن کرامتی”)، “حسن کسائی” (اجرای دهه هشتاد خورشیدی) و “محمدرضا شجریان” (ضبطهای منتشر نشدهی ایشان و یا اجرای “محسن کرامتی” در آلبومِ “آموختههای من”) استفاده نماید. پس از آن، مجموعههای آوازی بهروایاتِ “حاتم عسگریفراهانی”، “سیدعباس کاظمی”، “رضویسروستانی”، “حسن گلپایگانی” و…. ، در جهت تکمیلِ دانش ردیفِ هنرجو، منابع و مآخذِ خوب و مطمئنی هستند.
اما بهعقیدهی نویسنده، روایتِ آوازی هوشمند عقیلی بهخصوص در عصرِ بیحوصلگیِ امروز که هنرجویان اغلب کمحوصله و عجولند، از نمونههای بسیار کاربردی جهت فراگیری “مبانی ردیف آوازی” است.
موسیقی ایرانی اساساً یک موسیقی مُدالیته است و اهتمامِ هوشمند عقیلی در روایت آوازیاش، نگاهی مُدالمحور بوده است یعنی همان رویکردی که محمود کریمی، اسماعیل مهرتاش (محمد منتشری و داود فیاضی) و حسن کسائی (در ضبط رادیویی نیمه اول دهه پنجاه خورشیدی) معمول و منظورِنظر داشتند.
از دیگر ویژگیهای این مجموعه بهغیر از روایتِ هفت دستگاه و پنج مایهی آوازی، اجرای مستقلِ مثنویها در یک فولدر است. بهغیر از مثنویهای آواز ابوعطا و دستگاه همایون، مابقی مثنویهای معمول و مرسومِ در ردیف موسیقی ملی، اجرا گشته است و اجرای این دو مثنوی نیز میتوانست روایت کاملی از مجموعه مثنویها را بههمراه آورد. هوشمند عقیلی در اجرای مثنویها، نام گوشهها را نیز بیان میدارد و احتمالاً با نگاه بهاین نکته که “مثنوی” در هر یک از دستگاهها و آوازها، نمونهی فشردهی آن دستگاه و یا مایهی آوازیست؛ شاید بهترین سرآغاز جهت یادگیری آواز محسوب گردد.
با توجه بهکسوتِ استاد ارجمند جناب آقای هوشمند عقیلی با بیش از نیم قرن تجربه هنری و اجرایی، بهگمان میآید که ایشان میتوانست ظرایف و دقایق بیشتری را در روایتِ خود ملحوظ و منظور نماید ولی شاید سادگی و بیپیرایگیِ اجرا و روایتش، برحسب صلاحدید ایشان بوده باشد.
بههر طریق بررسی تخصصی این روایت برعهدهی ردیفدانان و ردیفشناسان و متخصصانِ حیطهی ردیف است ولی بهعقیدهی نگارندهی این نوشتار، این روایت از ردیف آوازی بهعنوانِ یک ردیفِ کاربردی در جهت یادگیری مبانی ردیف آوازی درخصوص هنرجویان، منبع و ماخذِ خوبی میتواند محسوب گردد.
پینوشت:
۱. وامگیری واژگانی “مُد مبنا” از “هومان اسعدی” در کلاسهای درسی ایشان (سال ۱۳۹۲)
۲. وامگیری واژگانی “مقامِ سردستگاه” از “ارشد تهماسبی” در کلاسهای درسی ایشان (سال ۱۳۹۶)
۳. وامگیری واژگانی ” Melodic’s Pattern و یا پَتتِرنِ ملودیک” از “کیوان ساکت” در برنامههای رادیویی ایشان (سال ۱۳۹۵)
درود و مهر بسیار
آفرین بر محمدرضا ممتاز واحد
درود و مهر بسیار
آفرین بر محمدرضا ممتاز واحد 💕
هوشمند عقیلی هم زنده باد