موسیقی فارس: پرستو عزیزی نقاش یادداشتی درباره «بررسی اندیشهها و جهانبینیهای اساسی در بنیان هنر» نوشته است.
متن یادداشت این هنرمند که اختصاصی در دسترس موسیقی فارس قرار گرفته است، به شرح زیر است:
در این یادداشت، مفاهیم و دیدگاههای اساسی در فلسفه هنر بررسی می شود. ابتدا تعریف هنر را مورد بحث قرار میدهیم و سپس به بررسی ارزش و نقش آن در جامعه میپردازیم. در نهایت، نظریههای مختلف دربارهی زیبایی و تأثیر آن در تجربه هنری مورد بررسی قرار میگیرد.
هنر از دیرباز بخشی قابل توجه از فعالیتهای انسانی را به خود اختصاص داده است و در طول تاریخ، بشر به دنبال درک بهتری از مفاهیم و ارزشهای مرتبط با آن بوده است. فلسفه هنر به بررسی این پرسشها و موضوعات پرداخته و تلاش میکند پاسخهای مناسبی برای این سوالات اساسی ارائه دهد.
هنر میتواند شامل شاخه های متعددی مانند نقاشی، موسیقی، تئاتر، فیلم و … بوده و فلسفه هنر به عنوان یک حوزه پژوهشی به شیوهای تفکری و نظری به بررسی مفاهیم فردی و اجتماعی هنر و هنرمندی میپردازد.
تعریف هنر
یکی از مسائل اساسی در فلسفه هنر، تعریفی دقیق و جامع از هنر است. برخی فیلسوفان هنر را به عنوان یک فعالیت خلاقانه و بیانگر احساسات و اندیشههای انسانی توصیف میکنند، در حالی که دیگران ممکن است به جنبههای ارتباطی و اجتماعی هنر تأکید داشته باشند. اما تاکنون تعریفی کاملاً قطعی و کلی برای هنر ارائه نشده و این امر هنوز یکی از مسائل مورد بحث فیلسوفان و هنرمندان می باشد . برخی فیلسوفان هنر را به عنوان ابداعی از ذهن هنرمند معرفی کردهاند. به عبارت دیگر، هنر به عنوان یک فعالیت بامحور خلاقیت فردی در نظر گرفته میشود. برخی دیگر هنر را به عنوان یک ارتباط انسانی با دیگران تعریف کردهاند. در واقع، هنر به عنوان یک وسیله برای بیان احساسات و ارتباط با دیگران در نظر گرفته میشود.
هنر در طول تاریخ به عنوان یکی از برجستهترین بخشهای فعالیت انسانی شناخته شده است. اما اهمیت هنر در چیست؟ برخی از فلاسفه معتقدند که هنر نقش مهمی در ارتقای فرهنگ و آموزش ارزشهای اخلاقی به انسانها دارد. دیگران معتقدند که به عنوان یک ابزار برای بیان احساسات و اندیشههای انسانی به ما کمک میکند تا با دیگران در مورد تجربیات و دیدگاههای خود ارتباط برقرار کنیم.
فلسفه هنر:
فلسفه هنر به عنوان یک حوزه پژوهشی، به شیوهای تفکری و نظری به بررسی مفاهیم فردی و اجتماعی هنر و هنرمندی میپردازد. این حوزه پژوهشی شامل چندین مبحث مهم است که در ادامه به آنها اشاره میکنیم.
نظریه هنر:
نظریه هنر به عنوان یکی از مباحث مهم فلسفه هنر، به بررسی مفاهیم اساسی هنر مانند زیبایی، خلاقیت، ارتباط هنر با واقعیت و … میپردازد. در این حوزه پژوهشی، سؤالاتی مانند “هنر چیست؟”، “چگونه میتوانیم هنر را تعریف کنیم؟” و “هنر چگونه با خلاقیت مرتبط است؟” مطرح میشوند.
نظریه استدلال هنری:
نظریه استدلال هنری به بررسی ارزش و اهمیت هنر و ارزیابی فعالیت ها و آثار هنری میپردازد. در این حوزه پژوهشی، سؤالاتی مانند “چگونه میتوانیم کارهای هنری را ارزیابی کنیم؟” و “چه معیارهایی برای ارزیابی هنر وجود دارد؟” مطرح میشوند.
نظریه هنر و جامعه:
نظریه هنر و جامعه به بررسی ارتباط هنر با جامعه و فرهنگ محیطی که در آن شکل میگیرد، میپردازد. در این حوزه پژوهشی، سؤالاتی مانند “چگونه هنر بر روی جامعه تأثیر میگذارد؟” و “چگونه میتوانیم هنر را به عنوان یک وسیله برای تغییر جامعه به کار بریم؟” مطرح میشود.
نظریههای زیبایی
زیبایی یکی از مفاهیم اصلی در فلسفه هنر است. در طول تاریخ، فیلسوفان مختلفی درباره زیبایی و نحوه ارزیابی آن در آثار هنری نظرات متفاوتی داشتهاند. برخی از این نظریهها عبارتاند از:
زیبایی موضوعی
این نظریه معتقد است که زیبایی در ویژگیهای خاصی از موضوع یا محتوای آثار هنری وجود دارد. به عنوان مثال، یک تابلوی زیبا ممکن است به دلیل تصویری زیبا از طبیعت یا صحنهای انسانی مورد توجه قرار بگیرد.
زیبایی شیوه هنری
در این دیدگاه، زیبایی در شیوه و تکنیکهایی که هنرمند در خلق اثر هنری استفاده میکند وجود دارد. به عنوان مثال، یک تابلوی زیبا ممکن است به دلیل استفاده برازنده از رنگها، برخورد نور و سایه، و تعادل در ترکیب تصویر مورد ستایش قرار بگیرد.
زیبایی حسی
این نظریه بر این باور است که زیبایی در حس و تجربهای است که مخاطب از آثار هنری به دست میآورد. در این باور، زیبایی یک پدیده ذهنی است که در اثر تعامل مخاطب با اثر هنری ایجاد میشود.
زیبایی نسبی
این دیدگاه معتقد است که زیبایی مفهومی نسبی است که به تفاوتهای فرهنگی، زمانی، و ایدئولوژیک بستگی دارد. بنابراین، آنچه در یک جامعه یا دوره زمانی به عنوان زیبایی مورد تحسین قرار میگیرد، در جامعه یا دورهای دیگر ممکن است مورد پسند نباشد.