دل از غصه لبریز شب از رفتن تو به سردی نشسته لب گفتن تو
من از داغ باران به غربت رسیدم من از دوری تو چه رنجی کشیدم
به بیتابی عشق رسیده قرارم ببین زخم خورده همه روزگارم
پس از تو نمانده به راهم چراغی مگر غم بگیرد از این دل سراغی
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه *
نام *
ایمیل *
وب سایت
Δ