موسیقی فارس: خاله شیدا یا همان معصومه تاجیک مربی موسیقی به کودکان است و ترجیح او آموزش به رسته شنی پایین است.
تاجیک متولد سال 1362 موسیقی را با علاقه ای که داشت از کودکی دنبال کرد و حالا به جایی رسیده که بتواند علاوه بر فرزندان خود، به دیگر فرزندان این مرز و بوم خدمت رسانی کرده و آنها را از دنیای آدم بزرگ ها به دنیای نور و شعر و موسیقی ببرد.
با او که هم اکنون جرو مربیان پرکار عرصه موسیقی است و هنرجویان بسیاری دارد، گفت و گو کرده ایم:
*موسیقی از چه زمانی برای شما جدی شد و از فضای فان در آمد؟
من از کودکی علاقه زیادی به موسیقی داشتم و آموزش آن را در رشته های مختلف دنبال می کردم. اما از اوایل دهه 90 بود که به یادگیری بلز و فلوت ریکور پرداختم و در آموزشگاه سام و فرهنگسرای مهر، کوشا، میعاد، تلاش و نوای مهرو… تا بتوانم این سازها را با آموزش به کودکان اشاعه دهم.
همیشه دلم می خواست نواختن یک ساز را به صورت حرفه ای بلد باشم وآنقدر علاقه داشتم تا این هنری که خدا به من داده را به بقیه منتقل کنم. به همین دلیل و با همین علاقه و تلاش مسیرم را ادامه دادم.
* تدریس موسیقی به خودی خود کار راحتی نیست، و در کنار آن تدریس به کودکان بسیار سخت است. چرا این رده سنی را برای آموزش انتخاب کردید؟
کودکان را دوست دارم. آنها دنیای غیرقابل وصفی دارند. بچه ها فرشتگانی هستند که ریشه در زمین دارند. به دلیل نداشتن مشغله و گرفتاری، استعداد زیادی در یادگیری دارند و به راحتی می توان به آنها هر چیزی را یاد داد.
کودکان مانند زمین های مستعدی اند که هر چه در آن بکاری، محصول می دهد و می توانی فصل درو برداشت مناسب خود را داشته باشی. ضمن اینکه حین آموزش از بچه ها انرزی می گیرم.
ندریس به بچه ها در سن پایین کار بسیار سختی است اما من هدف بزرگی در سر دارم و آن را دنبال می کنم.

*اما خیلی ها در نیمه راه بازماندند!
شاید چون هدفشان بزرگ نبوده است. این کار عشق می خواهد،علاقه و حوصله می خواهد. من تک تک بچه ها را مثل بچه های خودم می دانم و تمام هدفم این است تا در آینده و در این مملکت برای خودشان کسی شوند.
*آیا خانواده ها از موسیقی و یادگیری آن برای فرزندانشان استقبال می کنند؟
این روزها هدف خیلی ازخانواده ها تغییر کرده است. شاید کمتر کسانی هستند که سمت موسیقی می آیند اما من و دوستان و همکارانم اجازه نمی دهیم این اتفاق در اطرافمان بیافتد. به همین دلیل در آموزشگاه های مختلف به دنبال استعداد ها می گردیم تا آموزش شان داده و راه را نشان شان بدهیم.
*یعنی فکر می کنید بزرگسالان به اندازه کودکان استعداد ندارند؟
نه! اما فکر می کنم بچه ها استعداد بیشتری برای یادگیری دارند. وقتی برای اجرای هنرجویان دور هم جمع می شویم حال خیلی خوبی دارم. خستگی از تنم در می رود و احساس می کنم بخشی از وجودم دارد آن ساز را می نوازد. بچه ها به خوبی منتقل کننده انرژی های خوب هستند .حال اگر ساز هم بلد باشند، این انرژی مضاعف می شود.
*صرفا در آموزشگاهها به کودکان آموزش می دهید؟
خیر! خودم را به آموزشگاه ها محدود نکرده ام و تا کنون در فضاهای عمومی اعم از فرهتگسراهایی همچون ارسباران، کانون فرهنگی پرورشی و فکری کودکان مرکز رانمهر نیکان، سرای محله سرآسیاب و … من گاهینماه دوره آموزشی جهاد دانشگاهی تهران را دارم. البته در موسیقی مدرک شاید زیاد مهم نباشد، بلکه این ذات هنر است که اهمیت دارد و علاقه ای که انسان باید داشته باشد.
*چشم انداز این کودکان را چگونه ارزیابی می کنید؟
من ببرای این کودکان هدف گذاری کرده ام و مطمئنم که تمامی آنها در آینده هنرمندان فوق العاده ای خواهند شد. تک تک این بچه ها در آینده برای خودشان کسی شوند. در ایران بچه های زیادی داریم که سرشار از استعداد هستند اما شاید امکانات کافی را نداشته باشند. از خدا می خواهم همیشه من را در این راه یاری کند تا بتوانم با آموزش به کودکان آن دینی که احساس می کنم به مردم کشورم دارم را ادا کنم.